مکارم شیرازی ترامپ و نتانیاهو را به‌دلیل تهدید رهبر انقلاب «محارب» اعلام کرد

 

مکارم شیرازی ترامپ و نتانیاهو را به‌دلیل تهدید رهبر انقلاب «محارب» اعلام کرد ‌ناصر مکارم شیرازی، مرجع تقلید شیعه، اعلام کرد دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری آمریکا و بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، به‌دلیل تهدید علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، «محارب» محسوب می‌شوند. رسانه‌ها در ایران یک‌شنبه هشتم تیر گزارش دادند مکارم شیرازی به پرسشی درباره اینکه «حکم تهدید مرجعیت و رهبری جامعه اسلامی چیست و اگر این عمل از جانب دولت آمریکا یا هر کس دیگری صورت گرفت، وظیفه مسلمانان در سرتاسر جهان چیست؟» پاسخ داد. در این پاسخ آمده است: «هر شخص یا رژیمی که برای ضربه به امت اسلامی و حاکمیت آن، رهبری و مرجعیت را تهدید کند یا تعرضی نماید، حکم محارب دارد و هرگونه همکاری و تقویت آن توسط مسلمانان یا دولت‌های اسلامی حرام است.» مکارم شیرازی مسلمانان را به قتل ترامپ و نتانیاهو فراخواند و افزود: «لازم است عموم مسلمانان در سراسر جهان این دشمنان را از حرف و خطای خود پشیمان نمایند و اگر متحمل مشقت یا خسارتی شوند، اجر مجاهد فی سبیل‌الله را دارند.»

محمود کریمی ترانه «ایران ایران» نوری را در نوحه خواند

تصاویری از محمود کریمی، از مداحان نزدیک به دفتر علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی منتشر شده که نشان می‌دهد او ترانه «ایران ایران» که محمد نوری خوانده را با تغییراتی در نوحه‌ای به مناسبت آغاز ماه محرم اجراء کرده است. استفاده او از این ترانه میهنی که دیروز ۵ تیر ۱۴۰۴ مصادف با شب اول محرم در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده با واکنش‌های بسیاری روبه‌رو شده است. ترانه «ایران ایران» را محمد نوری، خواننده کلاسیک ایرانی با آهنگسازی محمد سریر و سروده تورج نگهبان خواند. این قطعه در آلبوم «دلاویزترین» منتشر شده و به نام‌هایی مانند «ای ایران» هم مشهور است. پس از حمله اسرائیل و آغاز جنگ ۱۲ روزه، استفاده از نمادهای باستانی و ترانه‌های میهنی در نهادهایی از جمله صداوسیما و همچنین بیلبوردهای شهری آشکارا بیشتر شده است.

محمدجواد لاریجانی: به‌جای حجاب اجباری بگویید محدودیت برهنگی

 

محمدجواد لاریجانی: به‌جای حجاب اجباری بگویید محدودیت برهنگی

محمدجواد لاریجانی، رییس پژوهشگاه دانش‌های بنیادی، گفت: «حجاب اجباری، عنوانی شیطنت‌آمیز است که غرب، دشمن اسلام، آن را به کار می‌برد و برخی مدعیان روشنفکری در داخل هم که برای سکولار کردن نظام اسلامی تلاش بی‌وقفه دارند، همواره از آن استفاده می‌کنند.»

او افزود: «چرا نمی‌گویند قانون محدودیت برهنگی؟ روشن است که قانون همواره پشتوانه قدرت انفاذ دارد؛ اصطلاح اجباری درباره آن خنده‌‎آور می‌باشد، زیرا همه قوانین کشور در همه نقاط عالم اجباری است.»

سپیده قلیان با تحمل بیش از دو سال حبس از زندان آزاد شد

 

سپیده قلیان با تحمل بیش از دو سال حبس از زندان آزاد شد

سپیده قلیان

منبع تصویر،mehdi_gholiyan

مهدی قلیان، برادر سپیده قلیان، زندانی سیاسی در حساب شخصی خود در اینستاگرام از آزادی خواهرش خبر داده است.

او نوشته است: «خواهرم سپیده بعد از وقفه ای چند ماهه امروز آزاد آزاد آزاد شد. با اندوه از دست دادن برادرمان مجاهد کور کور آزاد شد. هر چند سالها منتظر این لحظه بودیم...افسوس که توامان شد با از دست رفتن برادرمان.»

قوه قضائیه ایران صبح امروز اعلام کرد که عباس کورکوری معروف به مجاهد کورکور را به جرم «محاربه» اعدام کرده است.

سپیده قلیان از محکومان پرونده اعتراضات نیشکر هفت تپه خوزستان بود که بارها بازداشت شد و در نهایت در ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ پس از سال‌ها از زندان آزاد شد.

او پس از آزادی روبروی زندان فریاد زد «خامنه‌ای ضحاک می‌کشیمت زیر خاک.» و چند ساعت بعد بار دیگر بازداشت شد.

هشدار تهران درباره صدور قطعنامه در نشست شورای حکام؛ ترامپ: اطمینانم به توافق با ایران کمتر شده است


هشدار تهران درباره صدور قطعنامه در نشست شورای حکام؛ ترامپ: اطمینانم به توافق با ایران کمتر شده است

مقر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در وین

منبع تصویر،EPA-EFE/Shutterstock

در‌ حالی‌ که شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در حال بررسی پرونده هسته‌ای ایران است و احتمال صدور قطعنامه‌ای تا فردا وجود دارد، ایران هشدار داده‌ است که به آن واکنشی «کوبنده» نشان خواهد داد. در همین حال، دونالد ترامپ در مصاحبه‌ای که امروز منتشر شده، گفته است که اطمینانش به موافقت ایران با توقف غنی‌سازی اورانیوم کمتر شده است.

آقای ترامپ در این مصاحبه‌ که روز دوشنبه انجام شده، در پاسخ به این پرسش که آیا فکر می‌کند می‌تواند ایران را به توقف برنامهٔ هسته‌ای‌اش متقاعد کند، گفت: «نمی‌دانم. واقعاً نمی‌دانم. قبلاً فکر می‌کردم ممکن است، اما هرچه می‌گذرد، اطمینانم کمتر می‌شود.»

رئیس‌جمهور آمریکا افزود «به نظر می‌رسد آن‌ها تعلل می‌کنند و این مایه تاسف است... اطمینانم نسبت به حصول توافق کمتر شده است.»

او در پاسخ به این پرسش که عدم حصول توافق با ایران چه پیامدی خواهد داشت یک بار دیگر تکرار کرد که در هر صورت اجازه دستیابی ایران به بمب‌ اتمی را نخواهد داد و هشدار داد که رسیدن به این نتیجه بدون جنگ بهتر خواهد بود.

آقای ترامپ پیشتر هم بارها تهدید کرده که در صورت عدم دستیابی به توافق جدید هسته‌ای با ایران، حملهٔ نظامی اجتناب‌ناپذیر خواهد بود.

مجاهد کورکور اعدام شد

 


قوه قضائیه ایران اعلام کرد که عباس کورکوری معروف به مجاهد کورکور را به جرم «محاربه» اعدام کرده است.

مجاهد کورکور در جریان جنبش زن زندگی آزادی در آذر ۱۴۰۱ ابتدا به اتهام قتل عمد کیان پیرفلک، کودک ۹ ساله اهل ایذه بازداشت شد، اما این اتهام به «محاربه و افساد فی‌الارض» تغییر یافت.

به گزارش خبرگزاری میزان او «از طریق کشیدن سلاح به قصد جان و ارعاب مردم، افساد فی‌الارض از طریق ارتکاب جنایت به وسیله تیراندازی با سلاح جنگی، تشکیل و عضویت در گروه باغی از طریق اقدام مسلحانه به اعدام محکوم شده بود به دار مجازات آویخته شد.»

خانواده پیرفلک بارها تأکید کرده‌اند که عامل تیراندازی مأموران امنیتی بوده‌اند و شکایتی از کورکور ندارند.

سال گذشته نگار کورکور، خواهر مجاهد کورکور در حساب اینستاگرام خود خبر داد که دیوان عالی ایران حکم اعدام برادرش را نقض کرده و پرونده برای بررسی مجدد به شعبه‌ای هم‌عرض ارجاع شده است.

مدیر سابق رصدخانه مهاجرت: تنها یک درصد دانشجویان مهاجر به ایران برمی‌گردند



بهرام صلواتی، پژوهشگر و مدیر پیشین رصدخانه مهاجرت ایران، هشدار داد برای نخستین بار در تاریخ کشور، شمار دانشجویان ایرانی مهاجر به بیش از ۱۰۰ هزار نفر رسیده و از این میان، تنها یک درصد به ایران برمی‌گردند.

صلواتی به پایگاه خبری انتخاب گفت از سال ۱۳۸۵، یعنی یک سال پس از روی کار آمدن دولت نخست محمود احمدی‌نژاد، جمعیت دانشجویان ایرانی خارج از کشور هر ۱۰ سال دو برابر شده است.

او افزود از سال ۱۴۰۰، این رشد دو برابری به‌جای ۱۰ سال تنها در چهار سال رخ داده است.

به گفته این پژوهشگر، تا پایان دهه ۱۳۹۰ شمار دانشجویان مهاجر ۶۰ هزار نفر بود، اما این رقم در سال ۱۴۰۴ به ۱۲۰ هزار نفر رسیده است.

بر اساس یافته‌های نظرسنجی موسسه استاسیس مستقر در واشینگتن که بهمن ۱۴۰۲ منتشر شد، ۶۸ درصد جوانان ایرانی ترجیح می‌دهند مهاجرت و در خارج از ایران زندگی کنند.

مدیر پیشین رصدخانه مهاجرت ایران در ادامه مصاحبه خود، بازگشت تنها یک درصدی دانشجویان مهاجر را «خطرناک» و نشان‌دهنده «فرار بی‌بازگشت نخبگان» دانست.

او با تاکید بر اینکه روند مهاجرت‌ از ایران یک‌طرفه شده است، هشدار داد: «مدل چرخش مغزها برای ایران به‌هیچ وجه صدق نمی‌کند... این تصویری است که ما در سال ۱۴۰۴ با آن روبه‌رو هستیم، اما غافل‌گیری‌های اصلی هنوز پیش روی ما هستند.»

کارشناسان از بحران‌ اقتصادی، سرکوبگری حکومت در عرصه‌های سیاسی و فرهنگی، و ناامیدی مردم از بهبود وضعیت، به‌عنوان عوامل مهم در مهاجرت بی‌بازگشت ایرانیان نام می‌‌برند.

شهروندان آذر ۱۴۰۲ با ارسال پیام‌هایی به ایران‌اینترنشنال، «فراهم نبودن حداقل‌های زندگی معمولی و ناامنی وضعیت اقتصادی و اجتماعی» را از دلایل و انگیزه‌های خود برای مهاجرت عنوان کردند.

افزایش نرخ مهاجرت ایرانیان در سال‌های اخیر، به‌ویژه در میان دانشجویان و نیروهای حرفه‌ای متخصص نظیر پزشکان، پرستاران و استادان دانشگاه، نگرانی‌های بسیاری را برانگیخته است.

علی ربیعی، دستیار مسعود پزشکیان در امور اجتماعی، آبان ۱۴۰۴ گفت سن تمایل به مهاجرت به زیر ۱۸ سال رسیده و اذعان کرد اکنون مهاجرت یک «راه فرار» قلمداد می‌شود.

روحانی و داور فوتبال:‌ در مدرسه فوتبال به نوجوانان لوله‌کشی آموزش می‌دهیم



خبرگزاری حوزه علمیه از راه‌اندازی یک مدرسه فوتبال با رویکرد تربیتی خبر داد که در آن «بر تربیت فرهنگی و رفتاری بازیکنان» تمرکز می‌شود. محمدعلی پورمتقی، از کارکنان حوزه علمیه و داور فوتبال، گفت در این مدرسه فوتبال مشکلات اخلاقی حل می‌شود و فعالیت لوله‌کشی هم آموزش داده می‌شود.


او گفت: «مربیان این مجموعه با هدایت صحیح، بازیکنان را به سمت درک احساسات خود، کنترل هیجانات، و تصمیم‌گیری صحیح سوق می‌دهند. به جای آموزش‌های مستقیم و کلیشه‌ای، نوجوانان در خلال بازی و تمرین، به طور طبیعی خودآگاهی بیشتری نسبت به رفتارشان پیدا می‌کنند.»

این روحانی افزود:‌ «نوجوانان در کنار تمرین‌های ورزشی، مهارت‌هایی همچون طراحی گرافیکی، تدوین، و حتی فعالیت‌های فنی مانند لوله‌کشی آموزش می‌بینند.»

مدرس حوزه علمیه: تاثیر آسیب بدن زن روی خانواده به اندازه مرد نیست






روح‌الله حبیبیان، مدرس حوزه علمیه، با «حکمت» خواندن اینکه میزان دیه زن در آسیب و صدمات جسمی نصف مرد است، گفت دلیل این موضوع این است که آسیب به بدن زن به اندازه مرد موجب از کار افتادگی کانون خانواده نمی‌شود.


او افزود:‌ «وقتی مردی که معمولا نان‌آور اصلی خانواده است دچار آسیب جدی می‌شود، پیامدهای اقتصادی آن برای خانواده بسیار گسترده‌تر خواهد بود. اگر مردی دچار تصادف شود و فلج گردد، یا هر دو چشمش را از دست بدهد یا کشته شود، خانواده از جهت مالی آسیب جدی می‌بیند، زیرا معمولا مرد نان‌آور اصلی خانواده است.»

او گفت: «در مقابل، اگر زنی چنین آسیب‌هایی ببیند، هرچند کارکردهایش به شدت کاهش می‌یابد و صدمات سختی به کانون خانواده وارد می‌شود اما معمولا خانواده از نظر مالی دچار ضربه شدید نمی‌شود، چراکه پدر در خانواده عمدتا مسئول تامین معاش است.»

این مدرس حوزه اضافه کرد:‌ «دیه در واقع قیمت بدن انسان است، نه ارزش نفس و جان او یا حتی دانش‌ها و مهارت‌ها یا دیگر ویژگی‌های انسانی او.»

قتل الهه حسین‌نژاد؛ زنان از تجربه‌های آزار و تعرض جنسی در تاکسی‌ها گفتند


 


شماری از زنان ایرانی با ارسال پیام‌هایی به ایران‌اینترنشنال، روایت‌هایی از تجربه خود در مواجهه با آزار و تعرض جنسی در اماکن و وسایل نقلیه عمومی، به ویژه تاکسی‌های اینترنتی ارائه دادند.

دختری ۱۸ ساله که همراه خواهر هشت ساله‌اش در ساعت ۱۰ شب سوار تاکسی اینترنتی شده بود، تجربه‌ای تلخ از سفر با اسنپ را شرح داد و گفت راننده مردی حدودا ۴۰ ساله بود که رفتارش در طول سفر، به‌تدریج از گفت‌وگوی معمولی به اظهارات نامناسب و جنسی تغییر کرد.

این شهروند توضیح داد: «راننده ابتدا صحبت‌های عادی داشت و آهنگ پخش کرد اما بعد شروع به تعریف از بدن من کرد و گفت که مرا در مسابقه‌ای دیده است. وقتی بی‌محلی کردم، حرف‌هایش جنسی شد.»

او افزود که پس از پیاده شدن، راننده با بهانه بازگرداندن باقی‌مانده پول، رفتار غیراخلاقی دیگری از خود نشان داد و آلت‌نمایی کرد.

تراژدی الهه حسین‌نژاد، دختر ۲۴ ساله‌ای که چهارم خرداد به دست راننده فعال در اسنپ کشته شد، بار دیگر موضوع ایمنی زنان در تاکسی‌های عبوری و اینترنتی را به بحث روز تبدیل کرد.

اسنپ ابتدا بیانیه‌ای درباره بی‌ارتباط بودن بهمن فرزانه، متهم به قتل الهه، با این شرکت منتشر و سپس آن را حذف کرد.

دختر جوانی که به ایران‌اینترنشنال پیام داده است، در ادامه صحبت‌های خود از تهدیدها و مزاحمت‌های مکرر راننده مورد اشاره با شماره‌های مختلف خبر داد و گفت: «چندین بار به پشتیبانی اسنپ گزارش دادم اما فقط گفتند رسیدگی می‌کنیم و هیچ اقدامی نکردند.»

پیشنهاد تغییر نام خیابان «خالد اسلامبولی» به «حسن نصرالله» در شورای شهر تهران



علیرضا نادعلی، سخنگوی شورای شهر تهران، اعلام کرد که در پی هماهنگی‌های انجام‌شده با وزارت امور خارجه، کمیسیون نام‌گذاری معابر موضوع تغییر نام خیابان خالد اسلامبولی، معروف به خیابان «وزرا»، را در دستور کار قرار داده و گزینه‌هایی به‌عنوان نام جایگزین مطرح شده‌اند.


نادعلی افزود که گزینه‌های پیشنهادی برای تغییر نام این خیابان هفته آینده در صحن علنی شورا مطرح خواهند شد. به گزارش خبرگزاری تسنیم، یکی از گزینه‌های پیشنهادی کمیسیون نام‌گذاری برای این خیابان، نام «حسن نصرالله» دبیرکل حزب‌الله لبنان است.


پیش‌تر در سال ۱۴۰۰، یکی از اعضای شورای شهر تهران در واکنش به درخواست‌ها برای تغییر نام خیابان خالد اسلامبولی گفته بود: «آقای چمران اعلام کردند این اقدام مشروط به آن است که دولت مصر نام خیابان 'فرح' را تغییر دهد؛ چون آن‌ها این کار را نکردند، ما هم نام خیابان خالد اسلامبولی را تغییر ندادیم.»


خالد اسلامبولی به همراه چند نفر در سال ۱۹۸۱، انور سادات، رییس‌جمهور مصر، را طی مراسم رژه نظامی ترور کردند. جمهوری اسلامی از خالد اسلامبولی به عنوان «شهید مقاومت» یاد می‌کند.


پربازدیدترین‌ها

معاون وزیر خارجه: مهدیه اسفندیاری به‌دلیل ممنوعیت حجاب سلول انفرادی را ترجیح داد


 وحید جلال‌زاده، معاون کنسولی، امور مجلس و ایرانیان وزارت خارجه جمهوری اسلامی، درباره وضعیت مهدیه اسفندیاری، شهروند ایرانی متهم به فعالیت‌های مرتبط با «تروریسم» در فرانسه، گفت که او پس از ورود به زندان، به دلیل ممنوعیت حجاب، ترجیح داده در سلول انفرادی باقی بماند.


جلال‌زاده افزود: «ایشان حتی به بازرسی توسط ماموران زن معترض بودند که ما این موضوعات را صراحتاً مورد اعتراض قرار دادیم.»


نشریه لوپوئن فرانسه ۲۳ فروردین گزارش داد اسفندیاری ۳۹ ساله که از ۱۲ اسفند ۱۴۰۳ در جنوب پاریس در بازداشت موقت به‌سر می‌برد، متهم به انتشار پیام‌هایی در حمایت از حمله هفتم اکتبر حماس در کانالی تلگرامی است.


بنا بر اعلام دادستانی پاریس، این پیام‌ها «تحریک به تروریسم» و «توهین به جامعه یهودی» تلقی شده‌اند.

اعتصابات بی‌سرانجام؛ چرا موج اعتراض‌های صنفی در ایران به تغییرات جدی نمی‌انجامد؟


در ایران، اعتصاب‌ها یکی پس از دیگری می‌آیند و می‌روند، بی‌آنکه تغییری پایدار در وضعیت اعتصاب‌کنندگان به‌جا بگذارند. چرا صدای هزاران معترض به جایی نمی‌رسد و چگونه می‌توان این حرکت‌های پراکنده را به نیرویی جمعی و موثر برای تغییر بدل کرد؟


در سه سال گذشته، هزاران اعتصاب صنفی در ایران شکل گرفته‌اند که طیف گسترده‌ای از معلمان، پرستاران، کارگران، بازنشستگان، کارکنان نفت و به‌ویژه کامیون‌داران را در بر می‌گیرند.


یکی از مهم‌ترین این اعتراض‌ها، اعتصاب سراسری خرداد ۱۴۰۴ کامیون‌داران در بیش از ۱۶۳ شهر بود که برخی آن را از بزرگ‌ترین اعتصابات پس از انقلاب ۵۷ می‌دانند.


با وجود تاکید اتحادیه کامیون‌داران بر «اتحاد» و «شنیده‌شدن»، بیانیه رسمی آن‌ها تصریح می‌کند که مطالبات اصلی همچنان بی‌پاسخ مانده‌اند.


این واقعیت پرسشی اساسی را پیش می‌کشد: چرا با وجود این حجم گسترده از اعتراض و حتی برخی دستاوردهای مقطعی، تغییرات جدی در وضعیت زندگی و حقوق صنفی حاصل نشده است؟


پاسخ را باید در ضعف ساختاری این حرکت‌ها جست‌وجو کرد؛ یعنی ناتوانی اعتصاب‌ها در تبدیل شدن به نیرویی پیوسته و تغییرآفرین که بخشی از آن به نبود روایت‌های جمعی و هراس از برچسب‌ سیاسی بازمی‌گردد.

میان 9 ساختاری و فرسایش امید


از دهه ۱۳۶۰ به بعد، جمهوری اسلامی با انحلال شوراهای کارگری، حذف سندیکاها و تضعیف اتحادیه‌های مستقل، روندی ساختاری و هدفمند از «تشکل‌زدایی نهادینه» را پی گرفته است.


این فرآیند موجب شد اعتراض‌ها در ایران، واسطه‌زدوده، فردی، ناپایدار و شکننده شوند.


همچنین، حکومت، مطالبات صنفی را تا حدی تحمل و مطالبات سیاسی را سرکوب کرده و با کمک تبلیغات، معترضان را در دوگانه سیاسی و صنفی قرار داده و آن را به صنفی بودن و کوچک بودن مجبور می‌کند.


با این حال، چنین دوگانه‌ای عملا وجود ندارد. مطالبات صنفی، به‌دلیل بحران منابع، بی‌اعتمادی عمومی و اولویت‌های ایدئولوژیک، نه تنها بی‌پاسخ مانده بلکه عملا امنیتی می‌شود.


از سوی دیگر، وابستگی تنگاتنگ صنعت و سیاستی که جمهوری اسلامی آن را عامدانه به وجود آورده است، باعث می‌شود هر کنش صنفی به‌ناچار به میدان سیاست بیاید و در عین حال امنیتی شود.


این شرایط، تمامی اشکال اعتراض را به یک سطح از مخاطره می‌کشاند. در واقع برای جمهوری اسلامی مهم نیست این کنش‌ها چگونه تفسیر می‌شوند و آن‌چه اهمیت دارد، مهار فوری و حذف سیاسی آن‌هاست.


اما تلاش برخی گروه‌ها برای دوگانه‌سازی این مسئله، حتی با نیت محافظت از موضوع، خود به مانعی در شکل‌گیری زبان مشترک میان اعتصابات و اعتراضات بدل شده است.


به بیان دیگر، تلاش برای پرهیز از سیاست باعث شده است تا مطالبات صنفی در غیاب یک افق روایی کلان، اغلب در چارچوب مسائل خاص خود محصور و از هم‌صدایی بازمانند.


این گسست نه‌ تنها از پایین، بلکه از بالا نیز بازتولید می‌شود: دستگاه تبلیغاتی حکومت با تقلیل خواسته‌ها به سطح «نارضایتی»، بار سیاسی آن‌ها را حذف می‌کند. هم‌زمان، برخی کنش‌گران سیاسی خارج از کشور نیز عمدتا به بازنشر اخبار بسنده کرده و از تحلیل و پیونددهی ساختاری پرهیز دارند. در نتیجه، اعتراض‌ها شنیده می‌شوند اما در فقدان روایت مشترک، به «فهم عمومی» و نیروی تهدیدآمیز برای دولت بدل نمی‌شوند.


تکرار بی‌وقفه و گسسته‌ اعتراض‌ها و اعتصابات، باعث شده این کنش‌ها به امری روزمره بدل شوند.


این عادی‌سازی مزمن، نوعی بی‌تفاوتی اجتماعی پدید آورده که نه از ناآگاهی، بلکه از فرسودگی امید برمی‌خیزد. این فرسایش نه‌ فقط در افکار عمومی، بلکه در خود معترضان نیز مشهود است: انگیزه، تاب‌آوری و انسجام روانی آنان، با تجربه‌های ناکام پیاپی تحلیل می‌رود.

مکارم شیرازی ترامپ و نتانیاهو را به‌دلیل تهدید رهبر انقلاب «محارب» اعلام کرد

  مکارم شیرازی ترامپ و نتانیاهو را به‌دلیل تهدید رهبر انقلاب «محارب» اعلام کرد ‌ناصر مکارم شیرازی، مرجع تقلید شیعه، اعلام کرد دونالد ترام...