وکیل خانواده جامه‌بزرگ: از حکم اعدام مامور امنیتی خوشحال نیستیم، اما جنبه بازدارندگی این احکام مهم است


در پی صدور حکم قصاص و زندان برای مامورانی که یک شهروند را در اعتراضات سال ۱۴۰۱ ایران، در خانه‌اش کشتند، وکیل این خانواده می‌گوید از صدور حکم اعدام خوشحال نیست، اما جنبه بازدارنده این احکام اهمیت دارد.


محمد جامه‌بزرگ، شهروند ساکن ملارد کرج، شب سوم مهر ۱۴۰۱ و در جریان اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» به دست نیروهای امنیتی، که از پناه دادن او به معترضان خشمگین بودند، در منزل شخصی‌اش با شلیک گلوله به قتل رسید.


هفته گذشته یک دادگاه نظامی در تهران یک مامور امنیتی را به جرم این قتل به قصاص (اعدام) و دو مامور دیگر را به حبس محکوم کرد و یک مامور امنیتی هم به جزای نقدی محکوم شد. هفت مامور دیگر در این پرونده تبرئه شده‌اند.


پیام درفشان، وکیل خانواده جامه‌بزرگ، روز یکشنبه ۲۴ دی در گفت‌وگو با روزنامه هم‌میهن در مورد این حکم و واکنش خانواده جامه‌بزرگ به آن گفت: «ما و خانواده از اینکه رای اعدامی صادر شده، شادمان نیستیم. ما می‌خواهیم مانعی ایجاد شود که شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم. هدف از اطلاع‌رسانی این است که آسیبی ایجاد نشود. در این موارد که جنبه بازدارنده دارد، وقتی مسائل مثبت منعکس می‌شود، ثمرات دارد و دفعه بعد تحت بحران‌های اجتماعی کسی خارج از قواعد اصولی رفتار نمی‌کند.»

آقای درفشان در مورد دلیل اعلام نشدن اسامی متهمان و جزییات احکام زندان گفت: «ماده ۶۳۳ قانون دادرسی کیفری در خصوص آرای محاکم نظامی صراحت دارد که جزئیات آن قابل افشا نیست. اگر رای قطعی بود بنا بر شرایطی رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح می‌تواند اطلاعات پرونده را منتشر کند.» 

تایید و احتمال ادامه مالچ‌پاشی در دریاچه ارومیه


 تنها چند روز بعد ازحرف‌های ضدونقیض مقام‌های مسئول و انکار علی سلاجقه رئیس سازمان حفاظت محیط زیست درباره اجرای طرح مالچ پاشی، مجید رستگاری مدیرعامل شرکت آب منطقه‌ایی آذربایجان غربی موضوع مالچ پاشی دریاچه ارومیه را تایید کرد.


مدیرعامل شرکت آب منطقه‌ایی آذربایجان به سایت دیده‌بان ایران گفته است:«موضوع مالچ پاشی کذب نبود،مالچ پاشی در گوشه‌ایی از دریاچه ارومیه با اهداف آزمایشی انجام شده است و احتمال دارد این اقدام در آینده نیز با هدف جلوگیری از طوفان‌های نمکی در محیط پیرامونی دریاچه ادامه پیدا کند.»


این درحالی ‌ست که به دنبال انتقادهای گسترده فعالان محیط زیست برای اجرا شدن این طرح مدیر کل حفاظت محیط زیست آذربایجان شرقی اعلام کرد که این اقدام بدون انجام هماهنگی و اخذ مجوزهای لازم انجام شده است و به همین دلیل از مالچ پاشی بستر دریاچه ارومیه جلوگیری کردند.


علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست نیز ادعا کرد این موضوع صحت ندارد و کذب محض است و این طرح تنها مربوط به یک کار علمی و آزمایشی است و هیچ جای دنیا چنین اتفاقی رخ نمی‌دهد و از نظر علمی هم امکان‌پذیر نیست.


همزمان میثم سعیدی؛ مدیرکل روابط عمومی سازمان حفاظت محیط زیست با تاکید بر این مساله که خاک‌پوش یا مالچ غیر نفتی تنها در مساحت ۶۰ متر مربع از دریاچه ارومیه و به منظور تحقیقات انجام شده است نوشت :« تیتر و توییت‌هایی مبنی بر اینکه مالچ‌پاشی در دریاچه ارومیه آغاز شده، جنگ روانی است برای فشار بر افکار عمومی؛ فریب سربازان رسانه‌های چرک دشمن را نخورید.»

صدور حکم قصاص و زندان برای سه مامور امنیتی به جرم قتل شهروندی که به معترضان پناه می‌داد


 

توضیح تصویر،

محمد جامه‌بزرگ بامداد سوم مهرماه ۱۴۰۱ با شلیک نیروهای امنیتی در منزلش در ملارد کرج به قتل رسید

یک دادگاه نظامی در تهران حکم قصاص یک مامور امنیتی را که در جریان اعتراضات سال گذشته، شهروندی ساکن ملارد را در خانه‌اش کشت، صادر کرده و برای دو مامور امنیتی دیگر هم حکم حبس صادر کرده است.


محمد جامه‌بزرگ، شهروند ساکن ملارد کرج، شب سوم مهر ۱۴۰۱ و در جریان اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» به دست نیروهای امنیتی در منزل شخصی‌اش با شلیک گلوله به قتل رسید.


یک منبع نزدیک به خانواده محمد جامه‌بزرگ، صدور حکم اعدام و زندان در شعبه پنجم دادگاه نظامی یک تهران برای سه متهم این پرونده را که همگی از ماموران امنیتی هستند، تایید کرده است.


صدور این حکم در دادگاه بدوی یکی از معدود مواردی است که نیروهای امنیتی در ایران به خاطر برخوردهای خشن و خارج از مقررات با شهروندان با پیگرد قانونی مواجه می‌شوند.

به طور رسمی اعلام نشده مامورانی که در دادگاه نظامی محاکمه شده‌اند به کدام ارگان نظامی تعلق دارند، اما پیش از این نزدیکان آقای جامه‌بزرگ به بی‌بی‌سی گفته بودند که متهمان این پرونده «از نیروهای سپاه و بسیج» هستند.

نگرانی عفو بین‌الملل در مورد خطر اعدام انور خضری، فرهاد سلیمی، کامران شیخه و خسرو بشارت


 سازمان عفو بین‌الملل می‌گوید که انور خضری، فرهاد سلیمی، کامران شیخه و خسرو بشارت از اقلیت سنی کرد ایران در معرض خطر جدی اعدام قرار دارند.


به گفته عفو بین‌الملل این چهار نفر که در زندان قزل‌حصار کرج محبوس هستند در پی اعدام سه شهروند کرد دیگر در ماه‌های اخیر در ارتباط با همین پرونده در معرض خطر اعدام قرار دارند.


عفو بین الملل نوشت: «این هفت نفر در یک محاکمه بسیار ناعادلانه که با ادعای شکنجه و بدرفتاری با متهمام همراه بود به 'فساد فی الارض' محکوم شدند و برای آنها حکم اعدام صادر شد.»


قاسم آبسته در روز ۱۴ آبان‌ (۵ نوامبر)، ایوب کریمی در روز ۸ آذر (۲۹ نوامبر) و داوود عبداللهی در روز ۱۲ دی (دوم ژانویه) اعدام شدند.


عفو بین‌الملل به نقل از منابع مطلع می‌نویسد که قاسم آبسته درست قبل از اعدام در معرض شکنجه قرار داشت به طوری که بینی او شکست.


براساس این بیانیه مقام‌های جمهوری اسلامی ایران تحویل جسد داود عبداللهی و ایوب کریمی به خانواده هایشان را به سکوت در مورد اعدام عزیزانشان مشروط کردند.


براساس این گزارش شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران در ماه ژوئن سال ۲۰۱۸ انور خضری، ایوب کریمی، داود عبداللهی، فرهاد سلیمی، قاسم آبسته، کامران شیخه و خسرو بشارت را در ارتباط با اتهامات امنیت ملی به «فساد فی الارض» و مجازات اعدام محکوم کرد.


عفو بین‌الملل اشاره کرد که در جریان محاکمه رئیس دادگاه اجازه نداد وکیل متهمان صحبت کند. این سازمان نوشت: «علیرغم نقض جدی فرآیند عادلانه قضایی، شعبه ۴۱ دیوان عالی این احکام و مجازات‌های اعدام را در روز ۳ فوریه ۲۰۲۰ مورد تایید قرار دارد و در اوایل ماه سپتامبر ۲۰۲۰ شعبه ۳۸ دیوان عالی درخواست آنها را برای محاکمه مجدد رد کرد.»


این افراد در ماه اوت ۲۰۲۳ از زندان رجایی شهر به قزل‌حصار منتقل شدند و در بند به شدت امنیتی آن نگهداری می‌شوند.


این هفت نفر بعد از بازداشت در فاصله دسامبر ۲۰۰۹ تا ژانویه ۲۰۱۰ در آذربایجان غربی به بازداشتگاه وزارت اطلاعات در ارومیه منتقل و به عضویت در یک «گروه سلفی» متهم شدند، اتهامی که همگی رد کردند.


انور خضری، کامران شیخه و خسرو بشارت بعدا به زیر گرفتن و کشتن یک مرد متهم شدند که این اتهام را هم رد کردند.


این سه در نامه‌های سرگشاده‌ای گفته‌اند که ماموران وزارت اطلاعات مکررا آنها را در جریان بازجویی شکنجه کرده‌اند و از آنها «اعتراف اجباری» گرفته‌اند.


آویزان شدن از سقف، ضرب، اعدام‌های ساختگی، محرومیت از خواب و شکنجه روانی از جمله مواردی است که آنها ذکر کردند.


عفو بین‌الملل خواستار تقوقف فوری و لغو حکم اعدام انور خضری، فرهاد سلیمی، کامران شیخه و خسرو بشارت و برگزاری محاکمه‌های عادلانه برای آنها شده است.


یک روز پیشتر آبرام پِیلی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران، صدور حکم اعدام برای چهار شهروند کرد دیگر در این هفته را محکوم کرد.


سازمان حقوق بشری هه‌نگاو روز ۱۶ دی - شش ژانویه - از صدور حکم اعدام برای محسن مظلوم، محمد(هژیر) فرامرزی، وفا آذربار و پژمان فاتحی در دیوان عالی کشور «در سکوت مطلق خبری» خبر داد.


آقای پیلی نوشت: «رژیم ایران به استفاده از اتهامات کذب، اعترافات اجباری، و محاکمه‌های غیرعادلانه برای خاموش کردن مخالفان سیاسی و معترضانی که با مسالمت تظاهرات کرده‌اند ادامه می‌‎دهد.»

او خواستار آزادی همه زندانیان سیاسی که ظالمانه دستگیر شده‌اند و پایان سرکوب مردم ایران شد.

بنا به گزارش‌ها این چهار شهروند کرد عضو حزب کومله کردستان ایران بوده‌اند و از زمان بازداشت در مرداد ۱۴۰۱ از دسترسی به وکیل و ملاقات با خانواده خود محروم مانده‌اند.

فعالان حقوق بشر گفتند که آنها به اتهام «همکاری با اسرائیل» به اعدام محکوم شده‌اند.

حدود دو هفته پیش هم چهار نفر دیگر به اتهام همکاری با اسرائیل در زندان ارومیه اعدام شده بودند.

وزیر ارشاد ایران: پررونق‌ترین دوره سینما را داریم؛ سینماگران: سینمای مستقل، منتقد و اجتماعی را حذف کردند


محمد مهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در جلسه «بررسی منطق اولویت‌گذاری مسائل فرهنگی در کشور» در روز چهارشنبه ۲۰ دی، با طعنه خطاب به کسانی که سینمای ایران را از دست رفته می‌دانند گفت :«برخی می‌گفتند دولت سیزدهم حوزه فرهنگ و هنر را تعطیل و سینما‌ها را ورشکست می‌کند، اما یکی از پررونق‌ترین دوره‌های سینما را می‌گذرانیم که این را می‌توان بر اساس میزان فروش فیلم‌ها ثابت کرد.»


آقای اسماعیلی پیش از این نیز این ادعا را مطرح کرده بود.


وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی پیشتر هم در روز دوم دی از اصطلاح «رکورد جاودانه» برای مخاطبان میلیونی سینمای ایران استفاده کرد و گفت « با اینکه عده‌ای می‌گفتند جریان انقلابی هروقت مدیریت را در دست بگیرد بگیرو ببند راه می‌اندازد ولی با نقص‌های زیادی که وجود دارد امروز پررونق‌ترین دوران سینما را شاهد هستیم.»


او افزوده بود: « امسال به حدود ۳۰ میلیون مخاطب می‌رسیم که این یک رکورد جاودانه و نشان‌دهنده آشتی مردم با سینما است.»


آقای اسماعیلی در حالی از «پر رونق‌ترین دوران سینمای ایران» صحبت می‌کند که از زمان روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی و به ویژه بعد از اعتراضات سراسری سال ۱۴۰۱، تعدادی زیادی از فیلم‌های اجتماعی و انتقادی توقیف شده‌اند و فشارها بر سینماگران مستقل شدت گرفته است.


یک کارگردان سینمای ایران که به‌دلیل فشارهای امنیتی نخواست نامش برده شود، در گفتگویی اختصاصی با بی‌بی‌سی گفت: «این حرف‌ها چرند است و این رونقی که از آن دم می‌زنند تنها برای دو فیلم "فسیل" و "هتل" است که آن هم مدیون تبلیغات در کانال ماهواره جم است، وگرنه این اتفاق نمی‌افتاد».


او گفت:«علی‌رغم این ادعا که این دو فیلم در چهل و پنجاه سال گذشته از پرفروش‌ترین‌ها بوده، یک محاسبه آماری ساده به ما نشان می‌دهد که کل مخاطبین سینمای ایران در سال۱۴۰۲ تا الان حدود ۲۱ میلیون بوده در حالی که کل مخاطبین سینما در سال ۹۸ قبل از همه‌گیری کرونا نزدیک به ۲۷ میلیون و در سال قبل از آن ، ۲۸ میلیون نفر بوده است. بنابراین ما حتی به آمار قبل از کرونا نرسیده‌ایم، کاری که تمام دنیا انجام دادند ولی اینها فقط تبلیغ می‌کنند.»


این کارگردان سینمای ایران گفت: « فاجعه بزرگ این است که عملا چیزی بیش از نیمی از فروش سینمای ایران مال دو فیلم است، در صورتی که اگر در یک سال، سرانه هر فیلم را حساب کنیم، شکست مطلق است. ضمن این که این دولت با ساخت کمدی‎‌های عامه‌پسند برای خودش آمار درست می‌کند.»


او در ادامه گفت‌وگو با بی‌بی‌سی فارسی به تلاش دولت ابراهیم رئیسی برای انجام پروژه «خالص‌سازی سینما» اشاره کرد و گفت:« در کنارش سینمای اجتماعی را نابود کرده‌اند، هم برنامه‌ریزی برای اکران، هم توقیف چند فیلم اجتماعی که می‌توانست فروش خوبی داشته باشد و همه اینها آن مجموعه‌ای است که در جشنواره فجر شاهدش هستیم با ۲۰ فیلم ارگانی که تا حالا سابقه نداشته است و حذف بخش خصوصی، حذف کارگردان مستقل و حتی تهیه‌کنندگانی که عمدتا هم در کنار حاکمیت بودند، و این همه، همان پروژه خالص‌سازی سینمای ایران است.»


وزیر ارشاد: هیچ کس مانند بنده در مورد مساله بازیگرانی که حجاب را برداشتند موضع نگرفت و از قانون دفاع نکرد 

محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، همچنین در دفاع از عملکرد خود و پایبند بودن به قانون به عنوان وزیر ارشاد دولت ابراهیم رئیسی گفت: «هیچکس مانند بنده در مورد مساله بازیگرانی که حجاب را برداشتند موضع نگرفت و از قانون دفاع نکرد.»

آقای اسماعیلی اما در صحبت‌های خود به اعتراضات اخیر و جان باختن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد به خاطر حجاب اجباری اشاره نکرد.

تعدادی از برجسته‌ترین هنرمندان و بازیگران سینما نسبت به این اعتراضات بی‌اعتنا نماندند و در حمایت از زنان ایران برای حق انتخاب پوشش و در اعتراض به کشته شدن مهسا امینی، در محافل عمومی بدون روسری حاضر شدند یا تصاویری از خود در شبکه‌‌‌های اجتماعی بدون روسری و حجاب اجباری منتشر کردند.

اقدامی که دستگاه‌های مختلف حکومتی از قوه قضاییه گرفته تا سازمان سینمایی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی آن را برنتابیدند و با تشکیل پرونده‌های قضایی آن‌ها را به نقش آفرینی در اعتراضات سراسری متهم کردند.

آقای اسماعیلی نیز این بازیگران سینمای ایران را «پرچم‌دار مبارزه با جمهوری اسلامی» خطاب و آنها را ممنوع الکار کرد و گفت بهتر است که شغل دیگری پیدا کنند.

اهالی سینما از جمله چند نهاد صنفی سینمای ایران با انتشار بیانه‌هایی اقدامات مقامات وزارت ارشاد را «مصداق بارز بحران‌زایی در سینما و فراتر از آن، نقض استقلال قوا و خلاف قانون اساسی» دانستند و نوشتند: « همچون گذشته، در کنار همه هم‌کاران بازیگر زن سینمای ایران ایستاده و ضمن احترام به انتخاب آن‌ها، حق پیگیری و تقاضای رسیدگی حقوقی و حق خواهی قانونی را به قانون شکنی مسئولان اجرایی، در هر رتبه و جایگاهی که باشند، برای خود محفوظ می دانند.»

حالا اما با اظهار نظرهای اخیر وزیر ارشاد، سینماگران می‌گویند وزارت ارشاد و باقی دستگاه‌های حکومتی با ندیده گرفتن مقاومت جمعی جامعه هنری، بدون رعایت عدالت فرهنگی و اقتصادی تلاش می‌کند تا اسم، رسم و چهره‌های شناخته شده بدنه اصلی سینمای مستقل ایران را حذف کند.


اشعار بکتاش آبتین؛ بافته‌هایی از عشق و آزادی بر دیواره‌هایی از مرگ و خون

بکتاش آبتین در دوران گذراندن محکومیتش در زندان به بیماری کرونا مبتلا شد و در ۱۸ دی ماه ۱۴۰۰ در بیمارستان ساسان تهران درگذشت


اطلاعات مقاله

نویسنده,بی‌تا ملکوتی

شغل,نویسنده، شاعر و منتقد هنری



«آنها تشنه‌ی خون ما بودند و

ما

تشنه‌ی آزادی

رویارویی ما در جغرافیایی این چنین بود

تخت‌هایی فرسوده

پتوهایی زمخت

و دیوارهایی خونی!

ما

و ساس‌ها

در زندانی مشترک

حبس می‌‌کشیدیم»


شعر «ساس» اولین شعر از مجموعه شعر «مرثیه‌ای برای گل‌های پژمرده» است، سروده بکتاش آبتین که به تازگی توسط «نشر باران» در استهکلم سوئد منتشر شده است. این کتاب شامل آخرین شعرهای سروده شده توسط آقای آبتین در زندان و پیش از جان باختن‌اش بر اثر بیماری کرونا و عدم رسیدگی پزشکی به موقع است.


رویای رسیدن به آزادی مضمون بیشتر شعرهایی این مجموعه است که یک زندانی سیاسی در طول مدت حبس خود در میان دیوارهای سلول سروده و این تضاد که هم حقیقی و هم نمادین است، باعث شده که شعرها با حسی نوشته شود که از اعماق جان و روح شاعر زندانی برمی‌خیزد و همانقدر صریح و تاثیرگذار بر ذهن و روان مخاطب بنشیند.


زبان اشعار ساده و با کلمات روزمره‌ روزگار مردمی است که در یک سال و نیم اخیر با صریح ترین و بی‌پرواترین شکل ممکن خواستار تغییر حکومت شده‌اند. همان‌طور که از اسم مجموعه شعر پیداست، اشعار اغلب لحنی غمگین و حزن‌آلود دارند، اما عشق نیز حضوری پررنگ دارد. انگار شاعر در میان تباهی پشت میله‌های زندان، با عشق، تخیل رویاهایش و تجسم آنچه که دوست دارد، به دنبل کورسویی از نور و امید می‌گردد.


«پدرم

با دهان مهربان‌اش

درباره‌ آزادی

حرف می‌زد

به دخترم نگاه کردم

بی‌شک او

برای ملاقات امروز

لبخندی امیدوارانه

پس‌انداز کرده بود

او عاقبت خندید

و رقص بخاری نرم

در سالن سرد زندان دیدنی بود

به کفش‌هایشان خیره شدم

کفش‌‌های پدرم

ساده و سیاه بود

کفش‌های دخترم

ظریف و زیبا

دمپایی‌های من اما

زمخت رنگ‌پریده بود

با خودم فکر می‌کردم

ما و سه نسل کفش‌هایمان

در زندان‌هایی بی‌روح

برای آزادی

پا به پا می‌کردیم» 


طرح روی جلد کتاب «مرثیه‌ای برای گل‌های پژمرده» کولاژی با ایده و اجرای بکتاش آبتین است


یکی از ویژگی‌های مهم این مجموعه این است که تمامی شصت شعر با دستخط خود شاعر منتشر شده‌اند. به نظر می‌رسد شاعر خود تمامی این مجموعه را در زندان سروده و بعد آنها را با خطی زیبا و پاکیزه پاکنویس کرده است.


طرح روی جلد کتاب نیز کولاژی با ایده و اجرای خود شاعر است. انتشار دست‌خط خود شاعر به نظر ایده‌ای است برای حفظ میراث زندگی شاعری که عمر خود را بر سر آرمان‌ها و عقایدش گذاشت و برای رسیدن به همان آرمان‌ها زمانی که تنها ۴۷ سال داشت، جان سپرد.


مسعود مافان مدیر نشر باران در مورد چرایی این تصمیم در گفت‌وگو با بی‌بی‌سی می‌گوید: «شاید اگر حکومت اسلامی سبب مرگ بکتاش آبتین نمی‌شد و او‌می‌توانست زنده بماند و زندگی کند، کتاب او مانند دیگر کتاب‌ها با حروف چاپی منتشر می‌شد و دستخط او فقط به عنوان نمونه‌ اصلی کارش در آرشیو شخصی خودش و خانواده‌اش می‌ماند.»


به گفته او «شاید هم چون دستخط زیبایی داشت، از برشی از آن برای تزیین جلد کتاب استفاده می‌شد، اما وقتی شاعری آزادی‌خواه چون بکتاش آبتین را حبس می‌کنند، و او خلاقیت و آرمانگرایی‌اش را در زندان هم ادامه می‌دهد و بعد به نوعی کشته می‌شود، این دفتر، این دستخط، این جلدی که توسط خود او با کولاژی از وی طراحی شده، معنای دیگری می‌یابد؛ و این معنا، این مبارزه، خوب است با مخاطب علاقه‌مند چه به موضوع شعر و چه به موضوع آزادی‌خواهی به اشتراک گذاشته شود.»


«هم بنیاد بکتاش آبتین و هم ما به عنوان ناشر فکر کردیم بهتر هست هرچه در این دفترچه به دستخط بکتاش آبتین هست، منتشر شود. از همین رو هم هست که این دفتر با شعری خط خورده، ناتمام و بدون عنوانی از بکتاش آبتین به اتمام می‌رسد که برای پدر بیمار خود سروده و در اضطراب شنیدن خبر مرگ پدر؛ پدری که در نهایت به علت تعلل عامیانه زندانبانان در رسیدگی به بیماری بکتاش، ازجمله حاضران در خاکسپاری فرزند می‌شود. به دلیل همین سندیت بود که ما نیز همچون بنیاد بکتاش آبتین فکر کردیم که چاپ این دستخط دارای اهمیت هست.»


مجموعه شعر «مرثیه‌ای برای گل‌های پژمرده»، بعد از جان باختن بکتاش آبتین، آنطور که در مقدمه کتاب آمده، «توسط انسان‌های آزاده و شجاع و به سختی» به دست ناشر در سوئد رسیده است.


در مورد چگونگی پیمودن این روند از ناشر سئوال کردیم: «این دفتر شعر پس از کشته شدن بکتاش آبتین، توسط هم‌سلولی‌های او به دست خانواده وی رسانده شده. این مجموعه شعر شامل شعرهایی است که زنده‌یاد بکتاش در داخل زندان مابین مهر ۹۹ تا آبان ۱۴۰۰ خورشیدی سروده. پای هر شعر هم ماه و سال سرایش شعر توسط خود شاعر درج شده».


«جز یک شعر که در پای شعر نوشته‌ شده: این شعر باید از این مجموعه حذف شود، زیرا قبلا در مجموعه‌ «تنهایی دسته جمعی» به چاپ رسیده است. نام این شعر هست: «راز اندوه نقاشی‌ها». هم بنیاد بکتاش آبتین، هم من و همکارانم به عنوان ناشر، فکر کردیم بهتر هست هرچه در این دفترچه به دستخط بکتاش آبتین آمده منتشر شود.»


شعر «مرثیه‌ای برای گل‌های پژمرده» که نام کتاب هم برگرفته از همین شعر است، در اسفند سال ۱۳۹۹ سروده شده اما طوری در این شعر دختران و زنان آزادی‌خواه، معترض و مبارز ایرانی توصیف شده‌اند که انگار برای جنبش «زن، زندگی، آزادی» سروده شده است.


گویی بکتاش آبتین روزهای پس از مرگ خود را نیز پیش‌گویی کرده و آن روزها را به زیبایی و ظرافتی شاعرانه تجسم بخشیده است. اقای آبتین در شعر خود، کشته شدن مهساها، نیکاها، حدیث‌ها، غزاله‌ها و دیگر کشته‌ شدگان اعتراضات اخیر را دیده و آن را سروده است. آینده‌ای که در گذشته اشعار او زنده شده‌‌اند، چون رویاهای به خاک و خون کشیده بسیاری از جوانان هم‌وطن‌اش:

«بیست و سه گل سرخ

بر خاک سردی پژمرده بود

بیست و سه پاییز زیبا

این مقدمه‌ رویاهای او نبود

تمام زندگی‌اش بود

کوتاه

شبیه نورافشانی شهاب سنگی بر تاریکی

او را به خاطر می‌سپارم

دختر جوانی که

برای پیدا کردن آزادی

لای گلوله‌ها و خاک‌ها

گم شده بود»


۴ زندانی کُرد در اعتراض به اجرای حکم اعدام داوود عبداللهی اعتصاب غذا کردند


 سایت هه‌نگاو گزارش داد فرهاد سلیمی، انور خضری، خسرو بشارت و کامران شیخه، زندانیان کُرد محکوم به اعدام، در اعتراض به اعدام داوود عبداللهی و خطر اجرای قریب‌الوقوع احکام خود در زندان قزل‌حصار کرج اعتصاب غذا کردند. اعتصاب غذای این زندانیان از روز شنبه ٩ دی‌ ماه آغاز شده است.


پنج‌شنبه ۱۴ دی‌ ماه، ششمین روی اعتصاب این زندانیان است و به نوشته هه‌نگاو، آنان همچنان در اعتصاب غذا هستند.


حکم اعدام داوود عبداللهی صبح سه‌شنبه ۱۲ دی‌ ماه در زندان قزل‌حصار کرج به اجرا درآمد.


عبداللهی که از ۱۴ سال پیش در حبس به سر می‌برد، در اعتراض به انتقال به سلول انفرادی برای اجرای حکم اعدام از روز پنجم دی دست به اعتصاب غذا زده بود.


پیش از آن قاسم آبسته در روز ۱۴ آبان و ایوب کریمی در روز هشتم آذر، در زندان قزل‌حصار کرج اعدام شدند.


خسرو بشارت، کامران شیخه، انور خضری، فرهاد سلیمی، قاسم آبسته، ایوب کریمی و داوود عبداللهی، هفت زندانی عقیدتی کُرد، در آذر ماه ۱۳۸۸ از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شدند.


آن‌ها پس از دستگیری به بازداشتگاه اداره اطلاعات ارومیه منتقل و پس از ماه‌‎ها نگهداری در بازداشتگاه این نهاد امنیتی، به تهران اعزام شدند.


این زندانیان شش ماه نیز در سلول‌های انفرادی بندهای ۲۴۰ و ۲۰۹ زندان اوین تحت بازجویی قرار گرفتند.


آن‌ها نهایتا در تاریخ ۲۵ فروردین‌ ۱۳۹۱ به زندان رجایی‌شهر کرج انتقال یافتند و مرداد امسال، پس از تعطیلی زندان رجایی‌شهر به زندان قزل‌حصار کرج منتقل شدند.


این هفت زندانی اهل سنت، اسفند ۱۳۹۴ از سوی محمد مقیسه، رییس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران محاکمه و به اعدام محکوم شدند.


حکم صادر شده بهمن‌ ۱۳۹۸ پس از سال‌ها کشمکش قضایی از سوی شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور تایید و در شهریور ۱۳۹۹ درخواست اعاده دادرسی این زندانیان در دیوان عالی کشور رد شد.


این افراد با اتهاماتی از جمله «محاربه»، «افساد فی‌ الارض»، «هواداری از گروه‌های سلفی» و «قتل» عبدالرحیم تینا که در تاریخ هفت مهر ۱۳۸۷ به دست افراد ناشناس کشته شد، متهم شده بودند.


عبدالرحیم تینا امام جماعت مسجد خلفای راشدین شهرستان مهاباد بود.


تمامی متهمان این پرونده بارها در نامه‌هایشان که در سال‌های گذشته از سوی نهادهای حقوق بشری منتشر شدند، بر بی‌اساس بودن اتهام‌های انتسابی به خود تاکید کرده بودند.

نزدیک صد کشته در انفجارهای سالگرد قاسم سلیمانی؛ معاون رئیسی «عوامل اسرائیل» را عامل حمله «تروریستی» دانست


 دو انفجار در چهارمین مراسم سالگرد قاسم سلیمانی در کرمان ده‌ها کشته بر جای گذاشته است. مقام‌های ایرانی می‌گویند انفجارها بمبگذاری و اقدامی «ترویستی» بوده است. معاون ابراهیم رئیسی عوامل اسرائیل را مسئول دانسته است. هنوز گروهی مسئولیت این انفجار را نپذیرفته است.


رئیس اورژانس کرمان شمار کشته‌شدگان را «۱۰۳ نفر» اعلام کرده و تعداد زخمی‌ها «۲۱۱ نفر» گزارش شده است. بنابر گزارش‌ها حال برخی از مصدومان وخیم است. ایرنا بعدتر شمار کشته‌شدگان را «۹۵ نفر» گزارش کرد.


به گزارش پایگاه خبری فراجا، سه افسر پلیس از جمله یک «سرهنگ دوم» نیز کشته شدند. بنابر گزارش‌ها، سه امدادگر هم در بین کشته‌شدگان هستند.


علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی در بیانیه‌ای با «خانواده‌های مصیب‌دیده» اظهار «همدردی» و «همدلی» کرد.


در این بیانیه آمده است که «سربازانِ» قاسم سلیمانی، «رذالت و جنایت جنایتکاران سنگدل» را تحمل نخواهند کرد و آنها «از هم اکنون آماج قطعی سرکوب و مجازات عادلانه خواهند بود و بدانند که این فاجعه‌آفرینی پاسخ سختی در پی خواهد داشت.»

داود عبداللهی، در زندان قزل‌حصار اعدام شد


 طبق اطلاعات رسیده به بی‌بی‌سی فارسی، داود عبداللهی، سحرگاه سه‌شنبه ۱۲ دی ۱۴۰۲، در زندان قزل‌حصار اعدام شد.


به گفته یک منبع آگاه داود عبداللهی، زندانی کرد، در روزهای گذشته در اعتراض به اجرای حکم اعدام خود دست به اعتصاب غذا زده بود.


جنازه آقای عبداللهی بعد از اعدام با «اخذ تعهد» از خانواده‌اش مبنی بر «عدم اطلاع‌رسانی» و «سکوت» تحویل داده شده و قرار است امروز بعد از انتقال به شهر مهاباد، به خاک سپرده شود.


آقای عبداللهی از هفته گذشته جهت اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل شده بود و نگرانی‌ها درباره احتمال اعدام او اقزایش پیدا کرده بود.


پیش‌تر هم، دو هم‌پرونده‌ای آقای عبداللهی به نام‌های قاسم آبسته و ایوب کریمی، به ترتیب در تاریخ‌های یک‌شنبه ۱۴ آبان‌ و چهارشنبه ۸ آذرامسال اعدام شدند.

گزارش‌های ضد و نقیض درباره سرنوشت اطلاعات هک شده «اسنپ فود» و توافق احتمالی با هکرها


 همزمان با انتشار گزارش‌هایی درباره فروش اطلاعات هک‌شده شرکت ایرانی «اسنپ فود» به مبلغ ۳۰ هزار دلار، یک کانال تلگرامی منسوب به شخص یا گروهی که این شرکت را هک کرده می‌گوید با «تیم اسنپ‌ فود» به توافق رسیده و این اطلاعات فروخته و منتشر نخواهند شد.


شرکت «اسنپ فود» پیشتر هک شدن داده‌هایش را تایید کرده، اما هنوز به شکل رسمی درباره هرگونه توافق با هکر یا هکرهای احتمالی، موضع‌گیری نکرده است.


روز شنبه، یک کانال تلگرامی به نام «آی‌آر لیکس» مدعی شد که با هک شرکت «اسنپ فود» اطلاعات بیش از ۲۰ میلیون کاربر را به دست آورده است.


این کانال پیشتر ادعای هک شرکت «تپسی» و تعداد قابل توجهی از شرکت‌های بیمه را نیز منتشر کرده بود.


هک شرکت «تپسی» از سوی پلیس فتا تایید شد و بر اساس گزارشی که از سوی یکی از فرماندهان این نیروی پلیس منتشر شد، هکرها از شرکت «تپسی» درخواست ۳۵ هزار دلار باج کرده بودند.

اسنپ‌فود هک شدن اطلاعات کاربرانش را تایید کرد


 اسنپ‌فود، شرکت سفارش آنلاین غذا هک اطلاعات خود را تایید کرده و گفته است است که به «همراه پلیس فتا به دنبال شناسایی و رفع منبع آلودگی است.»


یک مقام پلیس فتا هم گفته است که هم اکنون یک تیم فنی پلیس فتا «در حال انجام بررسی‌های فنی و تخصصی هستند.»


این گروه هکری گفته است که اطلاعات بیش از ۲۰ میلیون کاربر شامل نام کاربری، پسورد، ایمیل، نام و نام خانوادگی، شماره موبایل، تاریخ تولد و همچنین اطلاعات بیش از ۸۸۰ میلیون سفارش محصول را به دست آورده است و و برای صحت ادعایش نمونه‌ای از اطلاعات هک شده را در کانال تلگرامی خود منتشر کرد.


در پی اعلام این خبر، اسنپ‌فود در بیانیه‌ای گفت که «مسئولیت این اتفاق را می‌پذیرد و حتما بررسی دقیقی در مورد دلایل وقوع آن انجام خواهد داد.»


در این بیانیه همچنین آمده است که «گروه هکری پیش از مذاکره با اسنپ‌فود اقدام به فروش اطلاعات کرده است و شرکت اسنپ‌فود حداکثر تلاش خود را برای جلوگیری از انتشار داده‌های کاربران، از طریق مذاکره با این گروه هکری، خواهد کرد.»

چرا طر‌ح‌های حکومت ایران برای «ساماندهی» کودکان کار شکست می‌خورند؟


 صحبت‌های علیرضا زاکانی، شهردار تهران درباره «پاک کردن چهره شهر از کودکان کار» بار دیگر موضوع بحث کار کودک در ایران و رویکرد حکومت در مواجهه با این آسیب اجتماعی را مطرح کرده است.


شماری از فعالان از اظهارات شهردار تهران که از کودکان کار به عنوان «آسیب ظاهری شهر» یاد کرده بود، انتقاد کرده‌‌ و او را به «پاک کردن صورت مسئله» متهم کرده‌اند.


در تازه‌ترین این واکنش‌ها رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران گفته که «نه تنها سامان‌دهی کودکان کار در خیابان امکان ندارد، بلکه تعداد آن‌ها در آینده بیشتر هم می‌شود.»


اما این اولین بار نیست که شهرداری، بهزیستی و نهاد‌های مرتبط تلاش می‌کنند اوضاع کودکان کار را «ساماندهی» کنند.


دور باطل «جمع‌آوری کودکان از خیابان»

در سال‌های گذشته طرح‌ «سامان‌دهی و جمع‌آوری کودکان کار» در تهران بیش از ۳۰ بار به صورت ناموفق اجرا شده است.

اعدام ایوب کریمی؛ گواهی بر اعتراف ساختگی زیر شکنجه و محرومیت از آخرین ملاقات


 «با زور شکنجه و آزار و اذیت و جسمی و روحی و تهدیداتی در مورد خانواده‌ام مرا وادار به قبول اتهام عضویت و قتل و هرچه خواستند کردند و از سادگی و بی‌خبری من به نسبت وضعیت قضایی کشور سو استفاده کردند.»


ایوب کریمی، زندانی عقیدتی کُرد، اهل مهاباد، چهارشنبه ۸ آذر در زندان قزل‌حصار اعدام شد.


او بعد از تحمل ۱۴ سال زندان در حالی اعدام شد که نه تنها امکان ملاقات آخر با خانواده‌اش را پیدا نکرد، بلکه مدارکی که به بی‌بی‌سی فارسی رسیده حاکی از آن است که حکم اعدامش بر پایه «شکنجه» و در پی «نقض حقوق دادرسی» صادر شده بود.


لقمان کریمی، برادر ایوب کریمی به بی‌بی‌سی فارسی می‌گوید که یک هفته قبل از اعدام ایوب، مادر، همسر و فرزندانش به ملاقات او رفتند، اما به آنها گفته نشد که این ملاقات آخر است و ایوب کریمی به زودی اعدام می‌شود.


پیکر ایوب کریمی همان روز بعد از اعدام به خانواده‌اش تحویل داده شد، اما به گفته برادر این زندانی اعدام شده از آنها تعهد گرفته شد که بی‌سروصدا و بدون اطلاع‌رسانی او را در مهاباد به خاک بسپارند.

ایوب کریمی به همراه انور خضری، کامران شیخه، فرهاد سلیمی، قاسم آبسته، خسرو بشارت و داود عبداللهی در پرونده‌ای مشترک حکم اعدام دریافت کرده بود.


قاسم آبسته، دیگر هم‌پرونده‌ای ایوب کریمی هم سحرگاه یک‌شنبه ۱۴ آبان‌ماه ۱۴۰۲ در زندان قزل‌حصار اعدام شد.


اکنون پنج متهم دیگر این پرونده هم با شرایطی مشابه که ابهام‌های جدی درباره نقض قوانین و زیر پا گذاشتن حقوق متهم درباره‌شان مطرح است، در خطر اجرای حکم اعدام قرار دارند.


روز گذشته برخی از سازمان‌های حقوق بشری از انتقال داود عبداللهی به سلول انفرادی جهت اجرای حکم اعدام خبر دادند.


طبق اطلاعات رسیده به بی‌بی‌سی یکی از برادرهای ایوب کریمی به نام زکریا، از دو روز قبل از اعدام به دست نیروهای امنیتی بازداشت شده است و تاکنون علت بازداشت و محل نگهداری او مشخص نیست.


نامه‌هایی که بر شکنجه گواهی می‌دهند و به مقصد نمی‌رسند

تنها چند روز پس از اعدام ایوب کریمی، تعدادی مدرک، شامل یک نامه دست‌نویس به همراه «برگه اعلام وضعیت زندانی» و چند عکس پرسنلی که او را با چهره‌ای غمگین و موهای سفید نشان می‌دهد، در میان وسایل این زندانی اعدام شده در زندان پیدا شده و به دست بی‌بی‌سی فارسی رسید.


لقمان کریمی، برادر ایوب کریمی نیز مدارک بیشتری را در اختیار بی‌بی‌سی قرار داد.


ایوب کریمی و سایر هم‌پرونده‌ای‌های او با سه اتهام «عضویت در گروهک غیرقانونی القاعده و محاربه و افساد فی‌الارض»، «قبول مال مسروقه و کمک به مجرم برای خلاصی از محکمه و قتل» و در نهایت «معاونت در قتل عبدالرحیم تینا – خرید و فروش، نگهداری و حمل و نقل اسلحه و مهمات جنگی» دادگاهی و به اعدام شدند.


دو نامه‌ای که از ایوب کریمی به دست بی‌بی‌سی رسیده، او خطاب به مقامات قضایی به صراحت اعلام کرده هیچ‌گاه «عضو هیچ گروه و حزب سیاسی و مذهبی نبوده» است.


آقای کریمی در نامه‌اش نوشته ماموران اطلاعاتی به قدری از او شناخت نداشتند که هنگام مراجعه به منزل او برای بازداشت، از خود آقای کریمی سراغش را گرفته‌اند و گفته‌اند «ما دنبال ایوب کریمی می‌گردیم».


او در نامه‌اش نوشته که ماموران از او خواسته‌اند «برای پاسخ به دو الی سه سوال و درگیری فردی که آن زمان مستاجر مغازه کوچک» متعلق به خانواده‌شان بوده، با آنها برود.


ایوب کریمی حتی نوشته که صرفا به دلیل باورهای مذهبی بارها به «عضویت در القاعده» متهم شده است.


آقای کریمی در نامه خود به مقامات قضایی، که هیچ‌گاه موفق به ارسال آن نشده است، اشاره می‌کند که بازجوها به مدت یک ماه و نیم پس از بازداشت درباره فردی به نام «عبدالخالق بنایی» از او سوال می‌پرسیدند، فردی که آقای کریمی او را نمی‌شناخته است، اما نهایتا بعد از یک ماه و نیم بازجوها اتهام «قتل» را متوجه خود ایوب کریمی کردند:


«با زور شکنجه و آزار و اذیت جسمی و روحی و تهدیداتی در مورد خانواده‌ام مرا وادار به قبول اتهام عضویت و قتل و هرچه خواستند کردند و از سادگی و بی‌خبری من نسبت به وضعیت قضایی کشور سو استفاده کردند.»


ایوب کریمی در ادامه توضیح می‌دهد نهایتا با شکنجه‌ها و تهدیدهای فراوان، بازجوها موفق شدند او را به پذیرش اتهام‌هایی که مد نظر داشتد وادار کنند: «هرآنچه را آنها به من املا و القا کردند، طبق خواسته آنها نوشتم و گفتم کاری به خانواده‌ام نداشته باشند، بر سر خودم هرچه بیاید بگذار بیاید. اگر نه والله نه من این ماموستا (روحانی) تینا و نه این هم‌پرونده‌ای‌هایم را جز داود و قاسم نمی‌شناختم.»

دست نوشته ایوب کریمی که از زندان به دست بی‌بی‌سی فارسی رسیده است


ایوب کریمی حتی اشاره می‌کند که با گروه‌های تکفیری (اسلام‌گرای) تندرو «مشکل اعتقادی» داشته است و در زندان هم این افراد او را تفکیر می‌کردند و آزار می‌دادند.


عبدالرحیم تینا، امام جماعت مسجد خلفای راشدین مهاباد در تاریخ ۷ مهر ۱۳۸۷ توسط افراد ناشناس کشته شد. یک سال بعد از این واقعه ایوب کریمی و شش نفر دیگر به اتهام دست داشتن در قتل او بازداشت شدند.


ایوب کریمی اما در نامه‌اش می‌نویسد که در پرونده آنها «کوچک‌ترین مدرک محکمه پسندی» برای این قتل وجود ندارد، زیرا در غیر این‌صورت پرونده پس از ۱۲ سال (تا زمان نوشتن نامه) در دادگاه «گرد و غبار» نمی‌خورد.


در نامه‌ دیگری به تاریخ ۷ مهر ۱۳۹۵ که بر روی برگه «فرم ویژه مکاتبات مددجویان» قوه قضائیه نوشته و از طریق لقمان کریمی به دست بی‌بی‌سی رسیده است، ایوب کریمی ضمن اشاره به همین موارد، می‌گوید طی ۱۲ روزی که در بازداشتگاه اطلاعات مهاباد به سر برده، نیروهای امنیتی ابتدا به اتهام «عضویت در گروه غیرقانونی القاعده» از او بازجویی می‌کردند، اما گاهی نیز درباره قتل عبدالرحیم تینا که به گفته بازجوها قاتل او احتمالا فردی به نام «عبدالخالق بنایی» است از او سوالاتی هم پرسیده می‌شد.


او در این نامه نیز اشاره می‌کند که بعد از یک ماه و نیم لحن بازجوها تغییر کرد و با «آزار و اذیت جسمی و روحی» و همچنین «تهدید ناموسی» و تهدید به «مفقود کردن»، اتهام‌های مطرح شده علیه خودش را پذیرفته است.


بازجوها حتی ایوب کریمی را وادار کردند علیه افراد دیگری که در پرونده متهم بودند شهادت خلاف واقع بدهد، در غیراین‌صورت تهدید شده که «چند سال در سلول انفرادی» خواهد ماند و شکنجه‌ها ادامه خواهد یافت.


ایوب کریمی در این نامه خطاب به مقام‌های قوه قضائیه بار دیگر تاکید کرده است که از ترس «تعرض به ناموس» حاضر شده هرچه بازجوها از او خواسته‌اند را بپذیرید در شرایطی که «دچار حالات روانی دردناکی» شده بود.


پرس‌تی‌وی، شبکه برون مرزی جمهوری اسلامی با فاصله کوتاهی بعد از بازداشت این هفت نفر، فیلم اعترافات تلویزیونی آنها را منتشر کرد.


تلویزیون ایران بارها اعتراف‌های زندانیان شکنجه‌شده علیه خود را پخش کرده که بعدا از طرف خود زندانیان تکذیب شده است. در مواردی مانند پرونده مازیار ابراهیمی و دیگر متهمان سوءقصد به دست‌اندرکاران برنامه هسته‌ای ایران، ساختگی بودن کل پرونده و اعترافات اثبات شده و برای حکومت رسوایی به بار آورده است.


ایوب کریمی در این باره نوشته است: «اطلاعات در همان بازداشتگاه به زور از ما فیلم گرفته و با میل خود آن را در شبکه پرس تی‌وی پخش کرد که همین کارشان غیرقانونی بود، چرا که اتهام ثابت نشده نمی‌بایست بر روی ماهواره می‌رفت. حتی ما در آن وقت به زندان عمومی مهاباد نیز منتقل نشده بودیم.»


آقای کریمی نوشته هر آنچه از آنها در قالب فیلم و دست‌نوشته منتشر شده است تحت فشار، تهدید و آزار و اذیت اداره اطلاعات صورت گرفته بود: «حتی برای ظاهرسازی ما را پیش آرایشگر بردند تا از نظر ظاهری نیز مشکلی نداشته باشیم.»


ایوب کریمی حتی در بخشی از نامه‌اش نوشته که در شب به قتل رساندن عبدالرحیم تینا به دلیل عمل جراحی همسرش و وضع حمل خواهرش تا صبح در بیمارستان امام خمینی مهاباد به سر برده بود و «مدارک بیمارستان» تاییدکننده حرف‌های او است.


حکم اعدامی که پس از لغو دوباره تایید شد

خردادماه ۱۳۹۷ شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی تهران رسیدگی به پرونده این ۷ زندانی عقیدتی را به اتهام «محاربه از طریق وابستگی به جریانات سلفی» به اعدام محکوم کرد. حکمی که به گفته محمود علیزاده طباطبایی، وکیل تسخیری پرونده با توجه به اینکه «مستند به اقرار بود» پس از فرجام خواهی در دیوان عالی کشور و به دلیل «فقد اقرار» نقض شد.


آقای طباطبایی در گفت‌وگو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گفت که این پرونده به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به عنوان شعبه هم عرض به ریاست قاضی ابوالقاسم صلواتی ارجاع شد.


پس از نقض حکم اعدام در دیوان عالی کشور، وکیل تسخیری پرونده بهمن ۱۳۹۷ اعلام کرد همه متهمان پرونده از قاضی صلواتی به دفتر حقوق شهروندی دادگستری استان تهران شكایت كردند، اما این شکایت هیچ‌گاه به نتیجه نرسید.


در نهایت قاضی صلواتی با وجود ایرادات جدی در پرونده بار دیگر برای چند نفر از متهمان پرونده، از جمله ایوب کریمی حکم اعدام صادر کرد. این حکم نیز با درخواست فرجام‌خواهی به دیوان عالی کشور فرستاده شد، اما این بار حکم اعدام تایید شد.


لقمان کریمی، برادر ایوب به بی‌بی‌‎سی می‌گوید در حالی که حکم اعدام برادرش و دیگر هم‌پرونده‌ای‌هایش در دیوان عالی کشور نقض شد، «قاضی صلواتی با تغییر اتهام» بار دیگر آنها را به اعدام محکوم کرد: «گفته بودند این‌ها داعشی هستند، در حالی هر کسی ریش داشته باشد داعشی نیست و داعش زمانی به وجود آمد که آنها در زندان بودند.»

اعتصاب کارگران فولاد اهواز به پنجمین روز کشید، اعتراضات صنفی و اقلیمی و ادامه تعطیلی بازار طلا در چند شهر ایران


 اعتصاب کارگران گروه ملی فولاد ایران اهواز در روز چهارشنبه ۶ دی ماه ادامه داشته و به این ترتیب به پنجمین روز رسیده است. همچنین گزارش‌ها حاکی از ادامه اعتصاب طلافروشان است. در چند شهر هم اعتراضات صنفی و محیط‌زیستی برگزار شده است.


کارگران معترض فولاد اهواز با دست کشیدن از کار راهپیمایی کردند و ضمن دست زدن شعار دادند: «کارگر می‌میرد، ذلت نمی‌پذیرد.»


این کارگران به دستمزد پایین، اجرا نشدن طبقه‌بندی مشاغل و بی‌توجهی مدیریت شرکت به خواسته‌هایشان معترض هستند. آنها همچنین خواهان بازگشت کریم سیاحی، فعال کارگری اخراجی و رفع ممنوعیت ورود کارگران تعلیق شده هستند.


از سال ۱۳۹۷ که اعتراضات مشابهی در اهواز برگزار شد، این یکی از بزرگترین اعتصابات کارگران فولاد اهواز به شمار می‌رود.


به جز اعتصاب فولاد اهواز، در روز چهارشنبه گزارش‌هایی از تعطیلی بازار طلافروشان در چند شهر ایران منتشر شده است.

گسترش اجاره ساعتی و روزانه آپارتمان در آگهی‌های املاک تهران


 طی سال‌های اخیر هر از چند گاهی موضوع اجاره کوتاه مدت آپارتمان در شهرهایی مانند تهران در رسانه‌ها به نقل از مقام مسئولی سر باز می‌کند که عمدتا از «برخورد با متخلفان» و «غیرقانونی» بودن آن سخن می‌گویند.


اما با گسترش بستر آگهی‌های اینترنتی در کنار فضای گسترده مجازی بسادگی می‌توان دریافت که اجاره‌های کوتاه مدت به ویژه در شهرهای بزرگی مانند پایتخت ایران و مناطق خوش آب و هوای اطراف آنها افزایش یافته است.


اجاره‌ روزانه املاک در شهرهای پرطرفدار مقصد گردشگران، در قالب ویلا دهه‌هاست رواج داشته است اما اجاره‌های ساعتی و روزانه آپارتمان موضوعی است که قدمت کمتری دارد.


این نوع بهره‌برداری مالی محدود به تهران نیست و حتی در اطراف پایتخت در مناطقی مانند کردان، فشم، لواسان و برغان هم رواج یافته است.


این نوع املاک عمدتا مبله هستند و در مقایسه با اجاره‌های معمول در قالب قراردادهای یک ساله، قیمت روزانه بیشتری دارند که می‌تواند به سودآوری بیشتر مالک هم منجر شود؛ هر چند تعمیر و نگهداری دائمی ملک ممکن است باعث افزایش نسبی هزینه‌های مالک شود.

ایرج بسطامی، زیر آوار زلزله بم؛ روزی که موسیقی ایران، یک «خواننده ویژه» را از دست داد

یکی از تلخ‌ترین روزهای ایران در چند دهه اخیر، ۲۰ سال پیش در ساعت ۵ و ۲۶ دقیقه بامداد روز پنجم دی ۱۳۸۲ رقم خورد؛ روزی که همزمان با گزارش‌ها از فروپاشی ارگ باستانی بم، خبر آمد که نام ایرج بسطامی، خواننده موسیقی ایران نیز در میان حدود ۳۴ هزار قربانی زلزله بم قرار دارد.


ایرج آن موقع ۴۶ سال داشت و پس از وسواس عجیبش در فراگیری ردیف‌های موسیقی ایران، نامش در فهرست آوازخوان‌های صاحب‌سبک مطرح بود. به عبارتی موسیقی ایران یکی از استادانش را در دوران پختگی هنری از دست داد.


بسیاری از استادان برجسته موسیقی ایران پس از آن واقعه به او ادای احترام کردند؛ از صدیق تعریف گرفته که گفت: «صدای او شبیه هیچ خواننده دیگری نبود. او تنها شبیه خودش بود.» تا محمدرضا درویشی که معتقد است «ایرج با مرگ، به هنرش زندگی بخشید.»


اما در میان این بزرگان نام دو چهره ممتاز در تکمیل و تصحیح آوازخوانی ایرج بیشتر به چشم می‌خورد: اول محمدرضا شجریان که باور داشت، خداوند در بسطامی گوهری به ودیعه نهاده و او می‌خواهد به آن شکل دهد و دوم پرویز مشکاتیان که ایرج را خواننده بی‌بدیلی دریافت و می‌گفت صدای او پخته است و کویری: «راز ماندگاری ایرج در صدایش بود.»


حمید متبسم، نوازنده و آهنگساز که آلبوم «بوی نوروز» او با صدای ایرج بسطامی یکی از آثار ماندگار گروه دستان به شمار می‌رود در باره ایرج به بی‌بی‌سی فارسی گفت که او نه‌تنها یک صدای ویژه که یک استعداد ویژه بود.
 

۲۰ سال از زلزله بم گذشت؛ عکس‌های عزایی که هرگز کهنه نشد


 در بامداد روز پنجم دی‌ماه در سال ۱۳۸۲، شهر تاریخی بم با فاجعه‌ای عظیم روبه‌رو شد: زلزله‌ای قدرتمند که بخش بزرگی از این شهر را ویران کرد و هزاران کشته برجای گذاشت.

درباره تعداد کشته‌شدگان این حادثه، گزارش‌های گوناگونی منتشر شد.

حدود سه سال پیش، رئیس وقت سازمان مدیریت بحران کشور گفت که تعداد کشته‌شدگان حدود ۳۴ هزار نفر بوده و بیش از ۲۰۰ هزار نفر نیز در پی این حادثه مجروح شدند.


در این دو دهه بارها گزارش‌هایی از ناکارآمدی و کندی روند بازسازی بم منتشر شده است.


در این آلبوم عکس، نگاهی داریم به برخی از تصاویر زلزله بم که در آن زمان به مدت چندین روز به یکی از مهم‌ترین خبرهای بین‌المللی تبدیل شده بود.

اختلاف عجیب آمار بانک مرکزی و مرکز آمار از تولید ناخالص داخلی ایران


 بین «علما» اختلاف افتاده است؛ بد هم اختلاف افتاده است. نه تنها دو نهاد رسمی مسئول استخراج آمارهای اقتصادی بر سر نرخ رشد اقتصاد ایران با هم توافق ندارند، بلکه یکی معتقد است آن یکی اقتصاد ایران را حسابی دست کم می‌گیرد، و از نظر دیگری آمارهای نهاد اول بزرگ‌نمایی است.


یک ماه پیش مرکز آمار ایران اعلام کرد اقتصاد ایران، تابستان امسال ۷.۱ درصد نسبت به تابستان سال قبل رشد کرده است. ولی این هفته بانک مرکزی گفت نرخ رشد اقتصادی تابستان امسال ۳.۶ درصد بوده که تقریباً نصف رقم مرکز آمار است.


ولی اختلاف اصلی آمارهای این دو نهاد نه بر سر نرخ رشد اقتصادی، بلکه بر سر حجم کل اقتصاد کشور است؛ اختلافی که در سال‌های اخیر تشدید هم شده است.


برای مثال مرکز آمار، تولید ناخالص داخلی ایران در تابستان امسال را ۴۸۰۳ هزار میلیارد تومان برآورد کرده که ۹۸۶ هزار میلیارد تومان (۲۵.۸ درصد) بیشتر از رقم اعلامی بانک مرکزی است.


به عبارت دیگر، بانک مرکزی معتقد است مرکز آمار میزان متوسط کالا و خدمات تولیدی هر ایرانی در تابستان امسال را تقریباً ۱۲ میلیون تومان زیاده از حد برآورد کرده است.

شورای نگهبان لایحه «عفاف و حجاب» را بار دیگر به مجلس بازگرداند


 شورای نگهبان بار دیگر لایحه موسوم به «عفاف و حجاب» را برای رفع ایرادات شرعی و قانونی به مجلس ایران بازگرداند.


هادی طحان نظیف سخنگوی شورای نگهبان گفت: «برخی ایرادات و ابهامات وارده به این لایحه پابرجا است و به همین خاطر بار دیگر لایحه را برای اصلاح مواردباقی مانده به مجلس ارجاع دادیم.»


«هر زمان که مجلس همین ایرادات و ابهامات باقی مانده را اصلاح کند ما نیز لایحه اصلاح‌ شده را مجدداً بررسی و نظر نهایی شورای نگهبان را اعلام خواهیم کرد.»


آبان ماه امسال هم شورای نگهبان قانون اساسی ایران، مصوبه جنجال‌برانگیز «عفاف و حجاب» را دارای ابهاماتی تشخیص داده و تایید نکرده بود.


شورای نگهبان این بار بر خلاف آبان ماه، جزئیات دقیقی از دلایل مخالفت با مصوبه را ارائه نداده است.

پلیس ایران می‌گوید ۹۶ نفر در ارتباط با قاچاق دختران ایرانی به خارج، دستگیر شدند

 آمار رسمی از میزان قاچاق جنسی در ایران وجود ندارد پلیس ایران می گوید در عملیاتی علیه باندهای جرایم سازمان یافته ۹۶ نفر را دستگیر کرده که در...