پیمان منبری، فرزند صاحبه و ایوب، ۲۵ ساله، ۹ روز پیش از عقد با زنی که دوستش داشت کشته شد. ماموران امنیتی به خانواده او وعده پول و حقوق ماهیانه دادند فقط برای اینکه بگویند معترضان پیمان را کشتهاند. پیشنهادی که خانواده رد کردند.
نزدیکانش میگویند آرزویش آزادی ایران بود میخواست «در راه خاک و آزادی مردمش شهید شود». به یکی از دوستانش گفته بود: «خوش بهحال کسی که شهید میشود.»
پیمان منبری در آخرین استوری اینستاگرامش نوشته بود: «این میشه بهترین شنبه تاریخ. اعتراض میکنیم، اعتصاب میکنیم، اصلا به قول خودشون تخریب میکنیم، اغتشاش میکنیم، کسی بخواد سر راهمون قرار بگیره، درگیر میشیم، زخمی بشیم، شهید بشیم، خیابونهای شهر رو به جهنمشون تبدیل میکنیم، تا آزادی کامل مردمم و خانوادهم و شهرم ادامه میدم.»
پیمان منبری تا لحظهای که جان داشت در راه اعتقادش اعتراض کرد. با دست خالی و به امید آزادی.
یک فرد نزدیک به خانوادهاش درباره نحوه کشته شدن او به بیبیسی فارسی گفت: «۱۶ مهر خیابانهای سنندج خیلی شلوغ بود. به معترضان تیراندازی میکردند.عصر پیمان از سر کار به خانه رفت. بعد با یکی از دوستهاش به اعتراضها رفت. ساعت حدودای ۶ عصر به پیمان شلیک کردند. خواهرها و برادرش یکی یکی خبردار شدند و به بیمارستان رفتند. فکر میکردند که زخمی شده. مامورها ریختند توی بیمارستان و اجازه نمیدادند حتی خانوادهش گریه کنند. مامورها پیکر پیمان را از خانواده دزدیدند.»