آرمیتا گراوند دانش آموز ۱۷ ساله هنرستان عروه الوثقی تهران، ساعت ۷ صبح روز نهم مهر ماه، درست چند لحظه بعد از ورود واگن متروی شهدای این شهر، به عقب برگشته و درست رو به روی در ورودی قطار به زمین میافتد.
از همان روز و بعد از انتشار خبر ضرب و شتم احتمالی او، برخی در شبکههای اجتماعی از نگرانیها درباره احتمال مرگ و او «قربانی شدن مهسایی دیگر» برای سیاست سختگیرانه حجاب اجباری زنان در ایران نوشتند.
به محض بستری شدن او، تلاش تبلیغاتی ویژهای از سوی برخی رسانههای وابسته به جمهوری اسلامی ایران آغاز شد تا اطلاعرسانی درباره آنچه بر آرمیتا گذشته، از کنترل مستقیم حکومت خارج نشود.
در یک سال گذشته، خبرنگاران و رسانههای مستقل از حکومت با فشارهای قابل توجهی روبهرو شدند و حتی روزنامهنگارانی که درباره کشته شدن مهسا امینی اطلاعرسانی کرده بودند، به حبسهای درازمدت محکوم شدند.
در غیاب منابع مستقل و رسانههایی که به شکل منصفانه و بیطرف، خبرهای مربوط به آرمیتا گراوند را منتشر کنند، موجی از تبلیغات و خبرهای متفاوت درباره او منتشر شد و سردرگمی دنبالهداری درباره سلامت او شکل گرفت.