شاهکارهای هفته متعلق به تصمیم دولت و مجلس درباره ساعتهای کار است، که از ساعات اولیه روز کارمندان را سرگردان کرد تا زمانی که کمتر کارمند بانکها به موقع رسیدند؛ بماند که باز هم به دلیل فراوانی، فروش نفت تورم بیشتر و زندگی گرانتر و خوابیدن در پشت بامها رایجتر شده است. شاهکار دیگر تصمیم شهردارتهران است که در روز روشن تمام قانون را زیر پا گذاشت و اعلام داشت به باغهای شمال تهران اجازه ساختمانهای بلند و زیبا میدهد تا مستاجران کمتر زیر فشار باشند. شاهکار هفتهای کم نبود فرمان سردار مفخمی فرمانده نیروی انتظامی استان مازندران هم یادآوری کرد که بعد از سر و چشم مراقب گردن هم باید بود.
سرتیپ حسن مفخمی در حاشیه بازدید از ساحل بابلسر گفت: «در این شهرستانهای ما، کسی خواست ناهنجاری کند به حکم قانون گردنش را بشکنید، پاسخش هم با من.» صدا از بعضی برآمد که اگر در ساحل گردن میشکنید بگویید در زندانها چه میکنید با…
بعضی که طرفدار دولت هستند، از صحبتهای فرمانده انتظامی مازندران استقبال کردهاند. گروهی از آنها میگویند منظور از «گردن شکستن» معنی لغوی آن نیست و این حرف تنها کنایه به برخورد قاطع با قانونشکنان دارد.
در این میان چه بیم که سینمای هشتاد سال عمر کرده خیام خراب شد و کسی آخ نگفت، دو سه کتابفروشی تعطیل، چندین بازیگر سینما داوطلبانه چادر را وداع گفته و همچون وریا غفوری میدان را ترک کردند.
با این همه شعر و تئاتر و موسیقی و رمان و مقالات و نقاشی و مجسمهسازی، همه پر است از آوازی که داغ مهسایی در دل آنهاست.