ابطحی خودداری محمد خاتمی از شرکت در انتخابات را تأیید کرد


سرانجام ساعت‌ها پس از پایان مهلت شرکت در دو انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری، و انتشار خبرهای تائیدنشده مبنی بر رأی‌ندادن محمد خاتمی، رئیس دفتر پیشین او این خبر را تأیید کرد.


محمدعلی ابطحی با تأیید خبر رأی ندادن محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق ایران، در شبکه ایکس (توئیتر سابق) نوشت «شاید تنها راه شنیدن حرف‌های دلسوزانه» آقای خاتمی «رأی ندادن» بود.


آقای ابطحی با این حال روز شنبه، ۱۲ اسفندماه، در توئیت خود افزود که «خاتمی در انتخابات دیروز قهر نکرد» و «هرکسی به شکلی» دنبال این بود که صدایش شنیده شود.


پس از آن که تصویری از حضور محمد خاتمی پای صندوق‌های رأی در انتخابات مجلس و خبرگان رهبری که روز جمعه، ۱۱ اسفند برگزار شد، منتشر نشد، گمانه‌هایی مبنی بر احتمال رأی‌ندادن او مطرح شده بود.



آذر منصوری، رییس جبهه اصلاحات و دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران اسلامی، شامگاه جمعه تأیید کرد که محمد خاتمی در انتخابات ۱۴۰۲ شرکت نکرده است.


خانم منصوری نوشته بود: «پایان زمان رأی گیری انتخابات اسفند ۱۴۰۲ اعلام شد و سید محمد خاتمی در این انتخابات رأی نداد. او قبلاً نیز از راهبرد جبهه اصلاحات ایران در این انتخابات حمایت کرده بود.»
 شرکت‌نکردن محمد خاتمی در انتخابات، امری کم‌سابقه است و با آنکه در سال ۱۳۹۰ و دوره‌های دیگر انتظار می‌رفت که در انتخابات شرکت نکند، اما این اتفاق نیفتاد و منجر به طرح انتقادات تند و گسترده از او شد.


عصر جمعه نیز خبرگزاری برنا در کانال تلگرامی خود خبر داد که محمد خاتمی در انتخابات شرکت کرده است. اما ساعاتی بعد این خبرگزاری به دلیل انتشار این خبر درباره رأی دادن محمد خاتمی در انتخابات پوزش خواست و نوشت این خبر صحت ندارد و رئیس جمهور پیشین جمهوری اسلامی «تا این لحظه در انتخابات شرکت نکرده است.

خودداری محمد خاتمی از شرکت در انتخابات، با واکنش‌های مثبت و منفی کاربران شبکه‌های اجتماعی مواجه شده است.


برخی از این اقدام او تقدیر کرده و برخی نیز نوشته‌اند که «اهدافی سیاسی» از جمله احتمال تلاش برای انتقال رهبری اپوزیسیون به داخل کشور پشت این تصمیم قرار دارد.


زهرا موسوی، دختر میرحسین موسوی و زهرا رهنورد که در حصر خانگی هستند، نیز خبر رأی دادن خود و خواهرانش را تکذیب کرد.


خانم موسوی بامداد شنبه در صفحهٔ اینستاگرامی خود نوشت: «بر خلاف دروغ و شایعات، نه من، زهرا موسوی و نه دو خواهرم کوکب و نرگس موسوی، رأی نداده‌ایم. دروغ ممنوع.»



پیشتر محسن آرمین، نایب رئیس جبهه اصلاحات در این خصوص گفته بود که اصلاح طلبان خواستار «عدم شرکت در هر انتخاباتی در آینده» هستند و شرکت در انتخابات را «منوط به تغییرات بنیادین در نظام می‌دانند».


خودداری شمار زیادی از فعالان سیاسی مدنی و مردم عادی در انتخابات برخلاف خواسته علی خامنه‌ای است که در سخنرانی‌های ماه‌های اخیر خود، بدون اشاره به نارضایتی‌ها و سرکوب گسترده معترضان، خواستار مشارکت گسترده در انتخابات شده بود.

جایزه بین‌المللی زنان شجاع به فریبا بلوچ اهدا شد


 فریبا بلوچ، فعال حقوق بشر، به عنوان یکی از ۱۲ زن دریافت‌کننده «جایزه بین‌المللی زنان شجاع» سال ۲۰۲۴ معرفی شد. بلوچ این جایزه را در مراسمی که روز دوشنبه ۱۳ اسفند، با حضور آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه و جیل بایدن بانوی اول آمریکا در کاخ سفید برگزار می‌شود، دریافت خواهد کرد.


وزارت امور خارجه آمریکا، روز جمعه، ۱۱ اسفند، با انتشار بیانیه‌ای، درباره فریبا بلوچ فعال حقوق بشر ایرانی مقیم لندن نوشت:« او اهل استان سیستان و بلوچستان ایران و از اعضای قوم بلوچ است که در مورد حقوق زنان و بحران حقوق بشر در سیستان و بلوچستان، خشونت رژیم ایران، اعدام‌ها و تبعیض‌های سیستمی به صراحت صحبت کرده است.»


در این بیانیه گفته شده است:«در پی فعالیت‌های حقوق بشری فریبا بلوچ، مقام‌های حکومت ایران او را مورد ارعاب قرار دادند، تهدید جانی کردند و پسر و برادرش را در ایران بازداشت کردند.»


وزارت امور خارجه آمریکا در بیانیه خود افزوده است:« با این حال، خانم بلوچ تنها راه حرکت به سمت جلو را مقاومت می‌داند و بر فعالیت خود پای می‌فشارد و همچنان به دفاع از حقوق زنان ایرانی و جلب توجه به تبعیض‌های جنسیتی، قومی و فرقه‌ای رژیم ایران ادامه می‌دهد.»


سال گذشته نیز در مراسم اهدای جایزه بین‌المللی «زنان شجاع ۲۰۲۳»، جایزه افتخاری «مادلین آلبرایت» به «زنان و دختران معترض ایران» اهدا شد.


فریبا بلوچ سومین زن ایرانی است که پس از شادی صدر و شهره بیات این جایزه را دریافت می‌کند.

۳ سال و ۸ ماه حبس و «مجازات بازدارنده» برای شروین حاجی‌پور؛ «فدای یه تار موتون»

ترانه «برای» با استفاده از پست‌های اعتراضی کاربران شبکه‌های اجتماعی، به سرود و نماد اصلی اعتراضات پايیز ۱۴۰۱ تبدیل شد


شروین حاجی پور، خواننده ترانه اعتراضی «برای» که جایزه معتبر گرمی سال ۲۰۲۳ را برای بهترین ترانه تغییر اجتماعی دریافت کرد، با انتشار حکم جدید دادگاه انقلاب در اینستاگرامش از محکومیت به حبس و مجازات‌های تکمیلی از جمله ساخت موسیقی علیه آمریکا خبر داده است.


ترانه «برای» که متن آن با استفاده از پست‌های اعتراضی کاربران شبکه‌های اجتماعی نوشته شده بود، میلیون‌ها بار در ایران و جهان بازنشر و به سرود و نماد اصلی اعتراضات پايیز ۱۴۰۱ تبدیل شد. اعتراض‌هایی که از ۲۶ شهریور همان سال از مقابل بیمارستان کسری در تهران آغاز شد و بلافاصله به سراسر ایران و تعداد زیادی از شهرهای جهان کشیده شد.


مرگ مهسا(ژینا) امینی در زمان بازداشت گشت‌ ارشاد تهران، به قول مادرش «اسم رمزی» بود که کلید موسیقی اعتراضی ایران را به صدا درآورد و ضرب‌آهنگش آنها را به صحنه کشاند. از جمله شروین حاجی‌پور که با ساخت ترانه «برای»، خشم دستگاه‌های امنیتی حکومت ایران را برانگیخت و ماموران امنیتی شهر ساری ضمن بازداشت او برایش پرونده قضایی تشکیل دادند.


در تازه‌ترین رای دادگاه انقلاب آمده است که شروین حاجی‌پور در جلسه رسیدگی «از عمل خود صریحا ابراز ندامت و پشیمانی ننموده و با قصد و اراده و توجه کامل به افعال خود، همگام با گروه‌های معاند و ضد انقلاب اقدام به ساخت موسیقی در ضدیت با نظام اقدام نموده و در ادامه ارشاد و هدایت کارشناسان در اصلاح رفتار متهم موثر نبوده است.»


براساس رای دادگاه او «به اتهام تبلیغ علیه نظام» به تحمل هشت ماه حبس و به اتهام «اغوا و تحریک مردم به اغتشاشات به قصد برهم زدن امنیت کشور،» به تحمل سه سال حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت قبلی «با اعمال قاعده تعدد» محکوم شده است.
 

«حمله سایبری»، علت احتمالی انفجارها در خط لوله گاز سراسری در ایران

یافته‌های بخش راستی‌آزمایی بی‌بی‌سی فارسی نشان می‌دهد، این انفجار‌ها احتمالا بر اثر حمله سایبری بوده است


اطلاعات مقاله

نویسنده,باران عباسی


حدود ساعت ۱ صبح چهارشنبه، ۱۴ فوریه (۲۵ بهمن)، دو انفجار در شبکه اصلی خط لوله گاز جنوب به شمال ایران، باعث وحشت ساکنان منطقه شد. در پی این انفجارها، در نزدیکی شهر بروجن در استان چهارمحال و بختیاری و صفاشهر در استان فارس، بسیاری خانه‌هایشان را ترک کردند و بعضی از ساکنان در تماس با بی‌بی‌سی گفتند فکر کردند محل سکونتشان بمباران شده است.


در ابتدا جواد اوجی، وزیر نفت ایران، این حادثه را «خرابکارانه» و «تروریستی» توصیف و پس از حدود یک هفته، اسرائیل را مسئول آن اعلام کرد. آقای اوجی گفت هدف از انفجارها «قطع شبکه خانگی در استان‌ها» بوده است اما به چگونگی انجام آن اشاره‌ای نکرد.


یافته‌های بخش راستی‌آزمایی بی‌بی‌سی فارسی نشان می‌دهد، این انفجار‌ها احتمالا بر اثر حمله سایبری بوده است.


گفتگوی بی‌بی‌سی با یک کارمند پیشین شرکت ملی نفت ایران، یک کارشناس امنیت سایبری و یک استاد دانشگاه در رشته مهندسی انفجار و ضربه، فرضیه نفوذ به صورت فیزیکی یا از راه دور به سامانه‌های پی‎ال‌سی در صنعت گاز ایران را تقویت می‌کند.


شانا، خبرگزاری رسمی شرکت نفت ایران، هم در گزارشی بدون ارائه جزئیات درباره چگونگی این حمله، آن را در کنار حملات سایبری مانند جایگاه‌های گاز قرار داد
 

انتخابات در ایران؛ زمان رأی‌گیری تا ساعت ۲۴ به وقت تهران تمدید شد

ستاد انتخابات ایران اعلام کرده است که زمان اخذ رای را در سراسر آن کشور تا ساعت ۲۴:۰۰ به وقت محلی تمدید کرده است. این ستاد دلیل این تمدید را «استقبال گسترده و ازدحام مردم در شعب اخذ رای»‌ ذکر کرده است. در عین حال به گزارش خبرگزاری ایرنا، آمار مشارکت مردم کردستان در انتخابات به ۲۵ درصد رسیده است.


از صبح امروز به وقت تهران انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری در سراسر ایران آغاز شده است.


گفته می‌شود که ۶۱ میلیون و ۱۷۲ هزار و ۲۹۸ نفر واجد شرایط رای‌گیری هستند که از این تعداد ۳۰ میلیون و ۹۴۵ هزار مرد و ۳۰ میلیون و ۲۲۷ هزار و ۱۶۵ نفر زن هستند.


به گزارش ستاد انتخابات ایران، حدود ۱۵ هزار نفر برای رقابت در انتخابات مجلس شورای اسلامی تایید صلاحیت شده‌اند که ۱۲ درصد زن و ۸۸ درصد مرد هستند و صلاحیت ۱۴۴ نفر هم در مجلس خبرگان رهبری تایید شده است.


قرار است در این انتخابات ۲۹۰ نفر نماینده از ۲۰۸ حوزه انتخابیه به مجلس ایران وارد شوند.
 همچنین برای ۸۸ کرسی مجلس خبرگان رهبری هم ۱۴۴ کاندیدا به رقابت خواهند پرداخت، که یعنی برای هر کرسی این مجلس کمتر از دو نفر کاندیدا وجود دارد.


تحلیل‌گران پیش‌بینی کرده‌اند که انتخابات امسال با مشارکت گسترده‌ای روبرو نخواهد شد و نظرسنجی‌های صورت گرفته نیز این مسئله را تایید می‌کند و بعضی از ناظران پیش‌بینی کرده‌اند سردترین انتخابات تاریخ ۴۵ ساله نظام اسلامی باشد.




آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی صبح امروز پس از رای دادن در این دو انتخابات برای چندمین بار در هفته‌های اخیر درخواست کرد تا مردم به پای صندوق‌های رای بروند و گفت: «دوستان را خوشحال کنید و بدخواهان را ناامید کنید.»


ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران نیز رای خود را در وزارت کشور به صندوق انداخت و امیرعلی حاجی‌زاده، فرمانده هوافضای سپاه پاسداران نیز پس از رای دادن در این انتخابات حضور مردم در آن را «پُرکردن خشاب و مشت نیروهای مسلح» خواند.


براساس اعلام وزارت کشور ایران برای انتخابات مجلس نزدیک به ۲۵ هزار نفر اعلام نامزدی کرده بودند که از میان آنها حدود ۱۱ هزار نفر توسط هیات‌های اجرایی و شورای نگهبان رد صلاحیت شدند.


بسیاری از احزاب و گروه‌های سیاسی داخلی در ایران پیش از شروع روند انتخابات به علت نحوه برگزاری و سیاست‌های رسمی حکومت جمهوری اسلامی از این انتخابات کناره‌گیری کرده بودند و بسیاری از احزاب، افراد و گروه‌های سیاسی خارج از ایران نیز مردم را دعوت به تحریم انتخابات کرده‌اند.


روز شنبه ششم اسفندماه بیش از ۳۰۰ تن از چهره‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ایران با امضاء بیانیه‌ای انتخابات امروز را «صراحتاً در تقابل با حق حاکمیت عمومی مردم و مهندسی‌شده‌» توصیف کردند و گفتند که در آن «شرکت‌ نمی‌کنیم و به این صحنه‌آرایی تن ‌درنمی‌دهیم.»


امضاکنندگان این بیانیه گفتند: «دوازدهمین دوره‌‌ انتخابات مجلس در شرایطی برگزار می‌شود که موقعیت و مقام نیمه‌جان نهاد انتخابات، در قیاس با قبل، وضع اسف‌بارتری یافته‌ است.»

جشنواره موسیقی کوچه بوشهر و لغو اختتامیه: «از هر کوچه‌ای صدای خیام‌خوانی و شروه‌خوانی می‌آمد»

جشنواره کوچه سه دوره در شهر بوشهر برگزار شده است


اطلاعات مقاله

نویسنده,شهاب میرزایی

سومین دوره جشنواره موسیقی کوچه پس از چند سال توقف قرار بود در تاریخ‌های دوم تا هشتم اسفندماه برگزار شود. جشنواره‌ای که با استقلال بسیار خوب مردم روبرو شده بود اما ناگهان برنامه‌های شب آخر اختتامیه، بدون هیچ گونه توضیحی لغو شد.


جشنواره موسیقی کوچه اولین بار در سال ۱۳۹۶ در بوشهر برگزار شد و پس از برگزاری دو دوره و وقفه‌ای ۴ ساله به علت شیوع بیماری کرونا مدتی برگزار نشد. این جشنواره غیر حکومتی است و برگزارکنندگان آن از مسئولان دولتی نیستند.


در شب افتتاحیه جشنواره، «قصه‌ها و ترانه‌های کار روی دریا» با اجرای ناخدا عبدالرسول غریبی برگزار شد. همچنین برای اولین بار «شب موسیقی افغانستان» با حضور کبیر معصومی در دو نوبت اجرا شد.


در ادامه جشنواره نیز برنامه‌های «شب موسیقی بلوچ»، «شب موسیقی عرب»، «شب موسیقی کُرد»، «شب موسیقی آذربایجان» و «شب موسیقی لرستان» اجرا شد.


یکی از حاضرین در این جشنواره که از شیراز به بوشهر رفته بود درباره حس و حال شهر به بی‌بی‌سی گفت: «هیچ وقت بوشهر را این قدر شاد و زنده و رنگارنگ ندیده بودم. محل اجرای موسیقی اقوام در ساختمان با شکوه رئیس التجار در محله شنبدی‌ها بود‌ ولی موسیقی به همه محله‌ها تسری پیدا کرده بود. بخصوص در بافت قدیمی و کافه‌های شهر. می‌توانستی از هر محله شهر و هر کوچه و پس کوچه‌ای صدای خیام خوانی و شروه خوانی و باقی ترانه‌های فولکلور را بشنوی.»
 

چرا و کی مجلس شورای ملی به مجلس شورای اسلامی تبدیل شد؟

نمایندگان اولین دوره مجلس شورای ملی ایران در بهارستان


اطلاعات مقاله

نویسنده,شهاب میرزایی


از بازگشایی مجلس شورا یا همان قوه مقننه برای برقراری حاکمیت قانون و انعکاس خواست‌های ملت همراه با محدود شدن و مشروط شدن قدرت شاهان و حکمرانان در ایران، بیش از یک قرن می‌گذرد.


در بیش از صد سالی که از مشروطیت می گذرد، مجالس معدودی بوده‌اند که در آن، نمایندگان به نیابت از وکلایشان در برابر حاکمان زمان خود ایستادگی کردند. ایستادگی که گاه تا انحلال و به توپ بستن مجلس و حبس و زندان نمایندگان پیش رفته و گاه با دخالت در نحوه انتخاب نمایندگان در تایید کاندیداها توسط نهادهای غیرانتخابی تا رای گیری‌های فرمایشی و نمایشی در حکومت‌های بعدی، مانع ورود نمایندگان مستقل به مجلس شده است.


چگونگی تغییر نام مجلس شورای اسلامی به شورای ملی در دستخط‌ فرمان مشروطه مظفرالدین شاه و تغییر نام مجلس شورای ملی به شورای اسلامی در جمهوری اسلامی، یکی دیگر از مباحث مطرح شده در تاریخ مجلس شورا در ایران است.


دستخط مظفرالدین شاه برای افتتاح مجلس شورای ملیمنبع تصویر،SOSIALMEDIA

توضیح تصویر،

دستخط مظفرالدین شاه برای افتتاح مجلس شورای ملی


دستخط‌های متفاوت مظفرالدین شاه برای افتتاح مجلس شورا

درادامه بحران‌های پس از شکست ایران در جنگ با روسیه، قیام سیدمحمدعلی باب و ترور ناصرالدین شاه به نظر می‌رسید ایران در آغاز سلطنت مظفرالدین شاه، آبستن حوادث بیشماری خواهد بود.


نارضایتی مردم از شرایط اقتصادی، سیاسی و برخورد خشن حکومت با معترضان به گسترش شورش و اعتراض مردم، روحانیون، اصناف و تجار منجر شد که در پی آن با بروز انقلاب مشروطه، طبقه حاکم مجبور به عقب نشینی و پذیرش درخواست معترضان شد. 

یکی از اولین درخواست‌های مردم، تجار و اصناف معترضی که در سفارت بریتانیا و روحانیونی که در قم متحصن شده بودند، برپایی عدالتخانه بود.


آنان در ادامه تحصن به جای عدالتخانه، خواستار تشکیل مجلس شورایی متشکل از وکلای همهٔ قشرهای جامعه شدند.


در ادامه مذاکرات و با کشمکش‌های فراوان بالاخره مظفرالدین شاه پس از برکناری صدراعظم قبلی و انتصاب صدراعظم جدید، فرمان مشروطیت را صادر کرد که آغازی برای محدود کردن قدرت مطلقه شاهان در تاریخ سیاست ایران بود.


به گفته مورخان، دستخط فرمان مشروطیت چندین بار تغییر کرد تا مورد توافق متحصنین قرار بگیرد.


ناظم الاسلام کرمانی تاریخ نگار و نویسنده کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان»، شرح مفصلی از این تغییرات پیاپی و دلایل معترضان نوشته است.


به نوشته ناظم‌الاسلام کرمانی: «روز۱۳ جمادی‌الثانی (روز پیش از صدور رسمی فرمان مشروطه) پسر بزرگ صدراعظم، میرزاحسین خان مشیرالدوله، با دستخطی به سفارتخانه انگلیس می‌آید و می‌گوید که مجلس را افتتاح می‌کنیم اما فقط در تهران نه در دیگر شهرها و دیگر اینکه مجلس تابع خواست و تصمیم نهایی شاه است نه بالعکس. کسبه و تجار حاضر در سفارتخانه این دستخط را رد کردند و گفتند که شاه باید تابع دستور مجلس باشد.»


پس از آن بود که شاه دستخط اول صدور رسمی فرمان مشروطیت را در تاریخ ۱۴ جمادی الثانی، برای تاسیس مجلس شورا صادر کرد.


اما متحصنان به متن آن ایراد گرفتند و اشکال بر سر کلمات «شخص اول مملکت» و «به موقع اجرا» بود. مخالفان این فرمان شاه را پاره کردند و از دیوار کوچه‌ها و خیابان‌ها کندند.


در دستخط مظفرالدین شاه آمده بود: «در کمال امنیت و اطمینان عقاید خودشان را در خیر دولت و ملت و مصالح عامه و احتیاجات مهمۀ قاطبۀ اهالی مملکت به توسط شخص اول دولت به عرض برسانند، که به صحۀ مبارکه موشح و به موقع اجرا گذارده شود.»


معترضان می‌گفتند ازعبارت «به موقع اجرا شود»، حکومت می‌تواند مصادره به مطلوب کند برای اجرا یا عدم اجرای قوانین . آن‌ها به عبارت «توسط شخص اول حکومت» هم معترض بودند.


دستخط دوم شاه نوشته می‌شود و اصلاحات و تغییرات طبق خواست معترضان اعمال می‌شود اما در آن، عبارت مجلس شورای اسلامی به چشم می‌خورد که با اعتراض دوباره انقلابیون روبرو شد.


بالاخره دستخط نهایی از سوی دربار می‌رسد که درآن عبارت مجلس شورای ملی جایگزین مجلس شورای اسلامی می‌شود.


این دست‌خط آخر چند روز بعد از سالگرد اعلام مشروطیت نوشته شده بود اما برای همزمانی با تاریخ تولد شاه، همان ۱۴ جمادی الثانی قید می‌شود.

نمایندگان دوره بیستم مجلس شورای ملی در دوران پهلوی

ملت اسلام یا ملت ایران؟
عباس امانت پژوهشگر و مورخ در گفت وگو با بی‌بی‌سی فارسی درباره اسامی متفاوت مجلس شورا در دست نوشته‌های مظفرالدین شاه می‌گوید: « این تفاوت نام‌ها می‌تواند نشانه منازعه داخلی بین دو جناح فکری مشروطیت باشد. یکی که در پی برقراری مشروعه بود و حضور مجتهدان عالی مقام هم در آن محسوس بود و دیگری کسانی که طرز تفکرعرفی یا سکولار داشتند و مفهوم ملی را بر اسلامی رجحان می‌دادند.»

همان کشمکش و گسل فکری که در سال‌های بعد، در نهضت ملی شدن صنعت نفت و انقلاب ۵۷ نیز آشکار شد. مخالفان حکومت‌های وقت به دو گروه روشنفکران سکولار و مذهبیون تقسیم می‌شدند که در ابتدا در برابر دشمن مشترک ائتلاف می کردند اما در آستانه پیروزی، اختلاف‌های شدیدی بین آن‌ها بروز می‌کرد.

در انقلاب مشروطه با حذف مشروعه خواهان که تجلی‌اش در اعدام شیخ فضل‌الله نوری بود سکولارها به پیروزی رسیدند. در نهضت ملی شدن نفت، اختلاف این دو جناح با کودتای ۲۸ مرداد به شکست مخالفان حکومت وقت انجامید. اما در انقلاب ۵۷ این روحانیون بنیادگرا بودند که بر رقیب دیرینه خود پیروز شدند.

ماشاالله آجودانی تاریخ نگار و پژوهشگر اما نگاهی متفاوت به بحث ملی و اسلامی در نام مجلس شورا دارد. به نظر او در گذر زمان واژه «ملت» معنی متفاوتی در بین سیاسیون و ملت ایران یافته است.

ناظم الاسلام کرمانی در«تاریخ بیداری ایرانیان» درباره اعتراض به کلمه شورای اسلامی چنین نوشته است:«استدلال مشروطه خواهان این بود که اگر نام مجلس اسلامی باشد ممکن است بعضی به اغراض شخصیه یکی از مبعوثین را تکفیر کنند و آنوقت بگویند کافر در مجلس اسلامی چه می‌کند؟ دیگر آنکه طایفه یهود، ارامنه و مجوس نیز باید منتخب خود را به مجلس بفرستند و لفظ اسلامی با ورود آنها نمی‌سازد و مناسب لفظ ملی است.»

ماشاالله آجودانی در توضیح این نکته در کتاب «مشروطه ایرانی» نوشته است: «اشتباه نشود، منظور ناظم الاسلام این نیست که هر ملحد و بی دین و لامذهب می‌توانست وارد مجلس شورای ملی شود. حقیقت این است که در کاربرد لفظ ملی بیشتر و اساسا به همان پیروان شریعت‌های مختلف نظر داشتند تا اقلیت‌های مذهبی هم بتوانند نمایندگانشان را به مجلس بفرستند.»

آقای آجودانی در «مشروطه ایرانی» به نامه سه مرجع بزرگ تقلید طرفدار مشروطیت، خراسانی، مازندرانی و طهرانی اشاره می‌کند که پس از به توپ بستن مجلس در نامه‌ای به کنفرانس «حاکمیت لاهه» با اشاره به اینکه:« این ورقه فعلا ورقه رسمی ملت ایران شمرده می‌شود» آن را این‌گونه به پایان می‌رسانند: «خدام شریعت جعفریه، روسای روحانی ملت ایران و قاطبه شیعه جعفری...»

به نوشته ماشاالله آجودانی حتی تا سال ۱۳۰۳ هنوز در نوشته بعضی از روحانیون، «ملیت» و «حق ملیت» همچنان با مفهوم مذهبی آن پیوند داشت.

می توان گفت که پس از روی کار آمدن رضا شاه و تشکیل دولت‌/ ملت در ایران است که واژه ملت، کم کم مترادف با (nation) می‌شود و معنای جدید عرفی در سیاست و بین مردم پیدا می‌کند و از معنای مذهبی خود فاصله می‌گیرد.

یکی از جلسات مجلس شورای اسلامی اول به ریاست اکبر رفسنجانی که تعدادی از نمایندگان موسوم به خط امام به نمایندگان نهضت آزادی حمله ور شدند


خمینی و خلخالی و تغییر نام مجلس شورای ملی به مجلس شورای اسلامی

۲۴ دوره مجلس شورای ملی در حکومت‌های قاجار و پهلوی با همه محدودیت‌ها و ضعف‌هایش به حضور خود در سیاست ایران ادامه داد.


اما انقلاب ۵۷ همانطور که به گفته منتقدانش در بسیاری از جنبه‌ها ضد مدرنیته و برخلاف شعارهای برآمده از انقلاب مشروطیت بود در زمینه نام هم، باید نشانه‌ای از حاکمان جدید و نگاه دینی آن‌ها به مسائل سیاسی را نشان می‌داد.


در این میان دخالت‌های فراوان غیرقانونی در انتخابات متعدد اول انقلاب، باعث شد که بسیاری از کاندیداهای مخالف روحانیون و مذهبیون و طرفداران اندیشه‌های ملی گرایانه و چپ سکولار در دو مجلس مهم موسسان قانون اساسی و مجلس شورای اول حضور نداشته باشند که باعث تغییراتی اساسی در متن قانون اساسی و همچنین مصوبات مجلس شد که یکی از ره آوردهایش گنجاندن اصل «ولایت فقیه» در متن قانون اساسی بود.


مجلس اول هم که اکثریت اعضای آن از اعضای حزب «جمهوری اسلامی» بودند، با نگاه دینی به ارگان‌‌ها و نهادهای حکومتی، خواهان تغییر تمامی نام‌ها و نشانه‌های ملی به اسلامی بود.


در به کرسی نشان دادن همین بینش و نگرش است که زمینه تغییر نام مجلس شورای ملی به شورای اسلامی فراهم می‌شود.


صادق خلخالی اولین فردی بود که پیشنهاد تغییر نام مجلس را در اولین جلسه آن داد و گفت: «از این جهت عرض مى‌کنم مجلس شوراى اسلامى، چون آقا (خمینی) هم از همان دقیقه اول این مساله را متذکر شدند و دیروز هم در بیانیه‌شان که بعنوان اولین مجلس بود، این مورد را یادآور شدند که مجلس شوراى اسلامى و کلمه ملى در آن نبود و ما هم مقیدیم که از امام پیروى کنیم‏.»


آیت‌الله روح‌الله خمینی در نامه‌اش برای افتتاح مجلس در تاریخ هفتم خرداد ۱۳۵۹ نوشته بود: «با خواست خداوند متعال و به مبارکی و میمنت در روزی بسیار بزرگ، مجلس شورای اسلامی افتتاح می شود. روز سیزدهم رجب که روز ولادت با برکت و سعادت بزرگمرد تاریخ و معجزه دهر امیر المؤمنین علی بن ابی طالب- صلوات الله و سلامه علیه - مجلس مقدس شورای اسلامی که اولین مجلس جمهوری اسلامی است و اولین مجلس است که با انتخابات آزاد انجام گرفت، گشایش می یابد.»


اکبر هاشمی‌رفسنجانی در خاطرات خود درباره تغییر نام مجلس نوشته است: «نخستین طرح مطروحه در صحن مجلس، تغییر نام آن از "مجلس شورای ملی" به "مجلس شورای اسلامی" بود. بسیاری از نمایندگان معتقد بودند با توجه به اینکه نظام ما جمهوری اسلامی است، بجا و شایسته است که مجلس نیز به نام شورای اسلامی باشد تا هم بر اسلامی بودن قوانین تأکید شده باشد و هم به کشورها و مردم مسلمانی که در سایر نقاط جهان هستند، نشان دهیم که برای ما اسلامی بودن بر همه چیز اولویت دارد.»


آقای رفسنجانی در خاطراتش مخالفان این تغییر نام را «گروه اندکی از اعضای نهضت آزادی و برخی از افراد هوادار بنی‌صدر که به مجلس راه یافته بودند» می‌داند. افراد معترض به تغییر نام مجلس سکولارهای طرفدار محمد مصدق و ملی‌گرایان برآمده از نظریات جبهه ملی و همچنین اعضای نهضت آزادی بودند که علاوه بر باور به ارزش های اسلامی مقید به مفاهیم ملی هم بودند.


در جریان بحث‌های داخلی مجلس و پس از اعتراض یدالله سحابی که در متن قانون اساسی نام مجلس، شورای ملی است و نمی‌توان آن را در خود مجلس و به دلخواه تغییر داد، نماینده‌ای به نام ملکوتی می‌گوید: «این آقایان از کلمه اسلام خیلى وحشت دارند، فوق العاده می‌ترسند وقتى به آنها می‌گوئید اسلامى باشد. چون این مردم ۷۰ هزار کشته بخاطر اسلام داده‌اند و رفراندومى شد و مردم رژیم جمهورى اسلامى خواستند. قانون اساسى، قانون اساسى اسلامى شد. شما الان می‌خواهید مجلس را اسلامى نکنید؟»


اکبر رفسنجانی در اولین جلسه‌ای که به ریاست مجلس شورا رسید، بلافاصله پیشنهاد تغییر نام مجلس را مطرح کرد و گفت:«پیشنهادى که رسیده است این است که نام مجلس را از این به بعد مجلس شوراى اسلامى بگذاریم، من همین پیشنهاد را با همین کیفیت به راى می‌گذارم براى اینکه از این به بعد خیال ما راحت باشد.»


در نهایت نمایندگان مجلس اول در تاریخ ۳۱ تیر ۱۳۵۹ ماده واحده قانون تعیین نام مجلس را با قید دو فوریت تصویب و نام مجلس را از «شورای ملی» به «شورای اسلامی» تغییر دادند. محمدرضا مهدوی‌کنی هم از طرف شورای نگهبان اعلام کرد که این مصوبه مغایر قانوان اساسی نیست.


اما تغییر رسمی و درج شده نام جدید مجلس در قانون اساسی، در جلسه شورای بازنگری قانون اساسی به رياست علی مشكينی در سال ۱۳۶۸ به تصويب رسيد.


آرزوی روح‌الله خمینی که در نامه اولش به مجلس هم آن را بیان کرده و مجلس را برخلاف متن قانون اساسی نه مجلس شورای ملی که مجلس شورای اسلامی نامیده بود، اینک پس از درگذشتش کاملا تحقق یافته بود.

آیا انتخابات در ایران بی‌معنا شده است؟


 یازدهم اسفندماه انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری برگزار می‌شود اما نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که مردم تمایلی برای شرکت در انتخابات ندارند.


اطلاعات مقاله

نویسنده,فرنوش امیرشاهی


انگار هر چقدر که در و دیوار شهر از تبلیغات نامزدهای انتخابات و پیام‌های دعوت به مشارکت پرتر می‌شود، چیزی به چشم رهگذران نمی‌آید.


نتایج آخرین نظرسنجی رادیو تلویزیون حکومتی ایران، یک ماه قبل از برگزاری انتخابات نشان داد که ۵۲ درصد شرکت‌کنندگان از برگزاری دو انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری بی‌خبر بودند.


گزاره‌ای که نشان می‌دهد انتخابات برای بیش از نیمی از مردم ایران مساله نیست.


نظرسنجی‌های رسمی مربوط به میزان تمایل مردم به رای دادن در ایران محرمانه‌اند و منتشر نمی‌شوند. در آخرین نظرسنجی که وب‌سایت خبرآنلاین به نقل از «یک مرکز دولتی» منتشر کرده بود، میزان مشارکت در دو انتخابات ۱۱ اسفند ماه، در کل کشور ۳۰ درصد و در شهر تهران؛ پایتخت ایران؛ ۱۵ درصد تخمین زده شده بود.

این رسانه هشتم بهمن ماه این نظرسنجی را از وبسایتش حذف کرد و توضیح داد که «در تماسی تلفنی از ما خواسته شده خبر را از خروجی خود حذف کنیم.»


در این تماس از سوی نهادهای امنیتی به آنها گفته شده بود: «انتشار هرگونه نظرسنجی درباره انتخابات خلاف مصوبه است.» معلوم نیست استناد آنها کدام مصوبه و ابلاغیه بوده است.


حکومت نگران است طرفداران همیشگی‌اش که رای‌دهندگان همیشگی‌اند به صف منتقدان پیوسته باشند.


چه چیزی مردم را به انتخابات بی‌اعتنا کرده است؟

این اولین انتخابات بعد از اعتراض‌های سراسری جنبش «زن زندگی آزادی» است. به نوعی اولین آزمون مشروعیت برای نظام جمهوری اسلامی ایران.


حکومت جنبش معروف به «مهسا» را سرکوبی خونین کرد. سازمان حقوق بشر ایران مستقر در نروژ توانسته هویت ۵۳۷ تن از کشته‌شدگان از جمله دست‌کم ۶۸ کودک، را ثبت کند. به چشمان و سایر اعضای بدن صدها معترض شلیک شد، هزاران نفر زندانی شدند و حکم اعدام دستکم ۸ نفر از معترضان اجرا شده است.


مصطفی تاجزاده، فعال سیاسی اصلاح‌طلب که در زندان است، در پیامی نوشت که «رهبر جمهوری اسلامی چشم خود را بر واقعیات فاجعه‌بار ایران بسته و فریاد اعتراض میلیون‌ها ایرانی را نمی‌شنود.»


بعد از این اعتراض‌ها، فضای سیاسی و اجتماعی بسته‌تر شد. در یک نمونه با اینکه گشت‌های ارشاد وابسته به پلیس امنیت اخلاقی برای برخورد با زنانی که از نظر آنها بی‌حجابند به ظاهر جمع شده، اما نهادهای مختلف دولتی و حکومتی، گروه‌هایی برای مقابله با زنانی که پوشش مورد تایید حکومت را ندارند، تشکیل داده‌اند. مثل راه‌اندازی ستادهای امر به معروف و نهی از منکر در اداره‌های دولتی و دانشگاه‌ها، و مستقر کردن افرادی به نام «حجاب‌بان» در ایستگاه‌های متروی بعضی شهرها تا به این زنان اجازه ندهند از خدمات قطار شهری استفاده کنند.


به موازات این انسداد داخلی، وضعیت اقتصادی روز به روز بدتر می‌شود و سفره‌های مردم خالی‌تر.


بانک مرکزی ایران، بعد از شش ماه توقف اعلام آمار نرخ تورم، این نرخ در آخرین ماه پاییز را ۵۵.۹ درصد اعلام کرد.


دولت در وعده‌های اقتصادی‌اش ناکام بوده و سیاست‌های خارجی حکومت، شوک‌های اقتصادی پی در پی به اقتصاد نحیف ایران وارد کرده است. شرایطی که نارضایتی و ناامیدی مردم را بیشتر کرده است.


انتخابات ایران؛ نامه احمدرضا حائری از زندان قزلحصار: «صدای ملت در زندان است»


 احمدرضا حائری، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار ایران، در نامه‌ای که به دست بی‌بی‌سی فارسی رسیده، به «تداوم اعدام‌ها» در این زندان و همچنین انتخابات پیش‌روی مجلس شورای اسلامی واکنش نشان داده است. آقای حائری با اشاره به اسامی بعضی از کشته‌شدگان اعتراض‌ها گفته آنها در واقع «صدای ملت» هستند، نه «نمایندگان مجلس شورای اسلامی».


او برای مثال به محسن قیصری، مهران سماک و محسن شکاری، اشاره کرده و نوشته آنها «صدای ملت» بودند: «صدای ملت در حبس و حصر و زندان است؛ صدایی که شجاعتش تکثیر خواهد شد و روزی حق حاکمیت ملی و حق تعیین سرنوشتش را باز پس خواهد گرفت.»


این فعال حقوق بشر و زندانی سیاسی در ماه‌های گذشته به همراه عده‌ای دیگر از زندانیان سیاسی از زندان اوین به زندان قزلحصار تبعید شد و طی نامه‌هایی درباره وضعیت زندانیان، از جمله سامان یاسین، خواننده رپ کرد، قاسم آبسته و ایوب کریکی، زندانی عقیدتی کرد که اعدام شدند، اطلاع‌رسانی کرده است.


آقای حائری نامه خود را با روایتی از شب‌هایی آغاز کرده که در سلول انفرادی بند امن زندان قزلحصار در کنار زندانیان محکوم به اعدام بوده است.


او نوشته است: «ساعت حوالی هشت شب سه‌شنبه، کنج سلول انفرادی بند امن واحد سه زندان قزلحصار، هنوز خیره به دیوار رویرو نگاه می‌کنم؛ افشین غلامی ۱۲ ساعت مانده به اعدام، " محمود هرسینی ۱۰ ساعت مانده به اعدام. صدای پای چند نفر از کریدور بند و بعد صدای چرخاندن کلید در قفل سلول کناری مرا به پشت در سلول می‌کشاند. شنیده بودم زندانیان سیاسی، عقیدتی و دیگر زندانیان زیر حکم را یکی دو شب پیش از اعدام به این سلول‌ها منتقل می‌کنند. در سلول کناری باز می‌شود و من با نگرانی به صداها گوش می‌دهم.»

بیش از ۳۰۰ فعال سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران: در انتخابات «شرکت نمی‌کنیم» و به این «صحنه‌آرایی تن در نمی‌دهیم»


 امضاکنندگان بیانیه می‎‌گویند: «بدون احیای راستین نهاد انتخابات، عرصه‌ی سیاسی رسمی سرنوشتی بهتر از دریاچه‌ی خشکیده‌ی ارومیه نخواهد داشت»

 

بیش از ۳۰۰ تن از چهره‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ایران با امضاء بیانیه‌ای انتخابات پیش‌رو را «صراحتاً در تقابل با حق حاکمیت عمومی مردم و مهندسی‌شده‌» توصیف کرده‌اند و می‌گویند که در آن «شرکت‌ نمی‌کنیم و به این صحنه‌آرایی تن ‌درنمی‌دهیم.»


امضاکنندگان این بیانیه، که در کانال تلگرامی «ایران‌فردا»‌ منتشر شده است، می‌گویند: «دوازدهمین دوره‌‌ انتخابات مجلس در شرایطی برگزار می‌شود که موقعیت و مقام نیمه‌جان نهاد انتخابات، در قیاس با قبل، وضع اسف‌بارتری یافته‌ است.»


انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری کمتر از یک هفته دیگر (جمعه ۱۱ اسفند ۱۴۰۲) برگزار خواهد شد و به‌رغم دعوت رهبر ایران از مردم برای شرکت گسترده در پای صندوق‌های رای‌گیری، بعضی از ناظران پیش‌بینی کرده‌اند سردترین انتخابات تاریخ ۴۵ ساله نظام اسلامی باشد.



بسیاری از تحلیل‌ها و نظرسنجی‌های رسمی حاکی از «کاهش» تمایل مردم به شرکت در انتخابات است


اسامی عبدالعلی بازرگان،‌ فرزند نخست‌وزیر دولت موقت،‌ مرتضی الویری، شهردار پیشین تهران،‌ علیرضا رجایی، فعال و زندانی سیاسی سابق،‌ پروانه سلحشوری، علی مزروعی، نمایندگان سابق مجلس ایران، مهدی نوربخش و عده‌ای از اعضای نهضت آزادی و علی شاهزیدی، خواننده معروف موسیقی ایران، در میان امضا‌کنندگان بیانیه به چشم می‌خورد.


نویسندگان بیانیه، مشارکت و حضور در صحنه‌ انتخاباتی «در هر حالت و به هر قیمت» را «سیاست شکست‌خورده» توصیف کرده‌اند که با «انگیزه‌ پرهیز از انزوا به گواهی آزمون‌های مکرر و تجربه‌های تلخ تاریخی در دهه‌های اخیر هیچ‌گونه توفیقی نداشته ‌است.»

دو تشکل اصولگرایان ایران بر سر فهرست مشترک برای انتخابات مجلس توافق کردند


 در ایران انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری جمعه آینده، ۱۱ اسفند، در حالی برگزار خواهد شد که فهرست مشترک دو تشکل اصلی اصولگرایان، شورای ائتلاف اصولگرایان (به سرلیستی محمدباقر قالیباف) و جبهه پایداری (مرتضی آقاتهرانی) امروز سرانجام منتشر شد.


این فهرست در پی سهم‎‌خواهی‌ها و اختلافات پشت پرده میان اصولگرایان به دست آمده است؛ در شرایطی که بسیاری از تحلیل‌ها و نظرسنجی‌های رسمی حکایت از «کاهش» تمایل مردم به شرکت در انتخابات دارند.


روز گذشته فهرست اولیه این ائتلاف منتشر شد که با اعتراض مالک شریعتی، نماینده فعلی تهران، مواجه گردید و او به حضور محسن دهنوی اعتراض کرد و در حسابش در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «مدتهاست با ادله قطعی و رسانه‌ای‌نشده یقین کردم و روزقبل از بستن فهرست تهران، اتمام حجت کرده بودم اگر آقای دهنوی در فهرست باشد، ماندنم فاقد حجت و بی‌صداقتی با مردم است. لذا از فهرست انصراف می‌دهم و صلاح نیست انجام تکلیف را به موقف اعتبارنامه موکول کنم.»


پس از این ماجرا امروز فهرست جدیدی از این ائتلاف منتشر شد و در آن، به نوشته خبرآنلاین، محسن دهنوی از نیروهای نزدیک به محمدباقر قالیباف، حذف شد و محمود نبویان جایگزینش گردید و مالک شریعتی هم همچنان در لیست ماند و در کنار همه اینها مرتضی آقاتهرانی از جبهه پایداری هم بعنوان سرلیست دوم در کنار قالیباف معرفی گردید.


شورای ائتلاف اصولگرایان یا همان شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی (شانا) از گروه‌های وابسته به محافظه‌کاران است که شامل هفت حزب مختلف این جریان می‌شود.

معنای رای دادن یا ندادن؛ «ملت» كاره‌ای هست یا نیست؟


 تجربه برگزاری انتخابات در ایران نشان داده است که زمان انتخابات، حکومت از زاویه مذهبی و ملی تلاش می‌کند به این پرسش پاسخ دهد که «رای دادن» با اهمیت است


اطلاعات مقاله

نویسنده,مسعود آذر

 

فرمانده سپاه پاسداران در سوم اسفندماه ۱۴۰۲، در نخستین روز از شروع تبلیغات انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری خطاب به مردم گفت: «روز جمعه برای رضای خدا، حمایت از وطن، اسلام، رهبر معظم انقلاب و اعتقادات پای صندوق‌های رای حاضر شوید.»


این فرمانده نظامی در حالی مردم را دعوت به شرکت در انتخابات کرد که از پنج دلیلی که برای رفتن به پای صندوق رای آورده یک مورد آن برای «وطن» و بقیه موارد مربوط به مسایل اعتقادی و تحکیم پایه‌های ایدئولوژیک نظام جمهوری اسلامی است.


در ۴۵ سال گذشته این نگاه کم و بیش به انتخابات و صندوق رای غالب بوده است و پس از گذشت این همه سال‌، یک سوال به طور فراگیرتر از گذشته، در افکار عمومی شکل گرفته است که «چرا باید رای داد؟»، آیا صرف «رای دادن» و حضور در پای صندوق رای به معنای مشارکت در اداره کشور است؟ آیا «رای ندادن» یک کنش سیاسی محسوب می‌شود و می‌تواند اهرم فشاری برای مردم باشد تا از طریق آن حکومت تن به خواسته معترضان بدهد و از اقتدارگرایی کوتاه بیاید و تن به ساز و کار دموکراسی دهد؟


شاید در تمام سال‌هایی که از عمر جمهوری اسلامی ایران می‌گذرد به اندازه امروز، دو مقوله مردم و انتخابات به عنوان دو لبه قیچی مشروعیت نظام را هدف قرار نداده است و به عبارتی شبکه‌های اجتماعی و طیفی از رسانه‌های موافق و مخالف حکومت درباره کنشگری در انتخابات ومشروعیت، نظام را از زوایای مختلف مورد بحث و بررسی قرار می‌دهند. هریک از آنها به فراخور دیدگاه و اعتقادات‌شان از تحریم، رای دادن یا ندادن سخن می‌گویند. بی‌راهه نیست که چنین تقابلی پس از جنبش مهسا و اعتراضات سراسری سال گذشته عمیق‌تر شده است. به نظر می‌رسد این شکاف به سمتی رفته است که هیچ کدام از طرفین دعوا حاضر نیست که صدای دیگری را بشنوند.


تجربه برگزاری انتخابات در ایران نشان داده است که زمان انتخابات، حکومت از زاویه مذهبی، دینی و ملی تلاش می‌کند به این پرسش پاسخ دهد که امر «رای دادن» با اهمیت است و برای این منظور از «امام زمان» گرفته تا حس وطن پرستی و حتی ناموس مردم به میان می‌آید تا رای دهنده را متقاعد کند تا بین گزینه‌های مورد تائید شورای نگهبان، گزینه یا گزینه‌هایی را انتخاب کنند.

به دلیل کمبود گاز، مدارس در چندین استان بار دیگر تعطیل اعلام شدند


با ادامه سرما و بارش برف و باران در مناطق مختلف ایران، مدارس در چندین استان به دلیل کمبود گاز روز سه‌شنبه هشتم اسفند تعطیل اعلام شدند.


به گزارش ایرنا، روابط عمومی آموزش و پرورش استان قزوین اعلام کرد مدارس این استان «به خاطر صرفه‌جویی در مصرف گاز» روز سه‌شنبه غیرحضوری برگزار می‌شوند.


مدارس استان‌های البرز، مرکزی، قزوین، همدان و قم، و همچنین برخی شهرها در استان‌های تهران، اصفهان، لرستان، خراسان جنوبی و اردبیل هم روز سه‌شنبه غیرحضوری اعلام شده‌اند.


در شماری از استان‌ها، از جمله اصفهان، ستادهای مدیریت بحران تصویب کرده‌اند فعالیت ادارات در روز سه‌شنبه با یک ساعت تاخیر و با رعایت «حداکثر صرفه‌جویی در مصارف گاز و برق» آغاز شود.


ایران مالک دومین ذخایر گاز در جهان به شمار می‌رود اما مشکلاتی مانند عدم جذب سرمایه‌گذاری، تحریم‌ها، سوء مدیریت و نداشتن فناوری روز باعث شده که میزان کسری گاز هر سال بیشتر شود.


در سال‌های اخیر در فصل زمستان گاز ادارات و صنایع با قطعی یا محدودیت همراه بوده و صندوق توسعه ملی چندی پیش هشدار داد که تا چند سال دیگر ایران تنها قادر به تامین گاز «یک‌سوم» تقاضای داخلی خواهد بود. 

روزنامه کیهان: هر رای که به صندوق انداخته شود تیری است به سوی دشمن


 حسین شریعتمداری، نماینده خامنه‌ای در روزنامه کیهان، در یادداشتی در این روزنامه نوشت: هر رأی که به صندوق‌ها انداخته می‌شود، صرفنظر از آن که برای انتخاب کدام نماینده باشد، تیری است که به سوی دشمن شلیک می‌شود.

نرگس منصوری، زندانی سیاسی، به سه سال حبس دیگر محکوم شد


 نرگس منصوری، فعال مدنی و زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، در پرونده‌ای جدید به سه سال حبس بیشتر محکوم شد.


به گزارش وبسایت‌های حقوق بشری هرانا و هه‌نگاو، این حکم از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به اتهام‌های «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» صادر شده و اخیرا به خانم منصوری ابلاغ شد.


هرانا به نقل از یک منبع نزدیک به خانواده این زندانی گزارش داد که او در دو ماه گذشته از برقراری تماس با خانواده‌اش محروم بوده است.

نرگس منصوری که عضو سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و همچنین از امضاکنندگان نامه درخواست استعفای علی خامنه‌ای است، پیش از این گفته بود: با پنج محکومیت قطعی روبه‌رو هستم و مقامات در حال گشودن ششمین پرونده علیه من هستند.


محمد مقیمی، وکیل دادگستری، در توییتی نوشت که نرگس منصوری در زندان دو بار از سوی افسر جانشین «به مرگ تهدید شده است».


این زندانی سیاسی اردیبهشت امسال با تودیع وثیقه سه میلیارد تومانی به مرخصی پزشکی اعزام شد و چند ماه بعد توسط نیروهای حکومتی در شهرستان خوی بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.

«وقت بلوغ» سهراب شهید ثالث؛ روزمره‌گی زندگی یک پسر بچه با مادری که کارگر جنسی است


 شخصیت اصلی فیلم وقت بلوغ شهیدثالث، کودکی است که در برابر جهان بزرگسالان در حال خرد شدن است


اطلاعات مقاله

نویسنده,محمد عبدی

نمایش نسخه تازه ترمیم شده‌ای از فیلم «وقت بلوغ» از ساخته‌های سهراب شهید ثالث در آلمان (۱۹۷۶) در بخش کلاسیک‌های جشنواره برلین، پرده تازه‌ای را درباره این فیلمساز فقید می‌گشاید؛ فیلمی کمتر‌دیده و ستایش‌شده که می‌توان آن را بهترین ساخته شهید ثالث و مادر بسیاری از فیلم‌های پس از آن- از جمله آثار عباس کیارستمی- دانست.


سهراب شهید ثالث از تحسین‌شده‌ترین فیلمسازان تاریخ سینمای ایران است که با فیلم‌هایی چون طبیعت بی‌جان و یک اتفاق ساده ستایش می‌شود، اما این فیلمساز، که پیش از انقلاب به آلمان مهاجرت کرد، کارنامه قطوری هم در سینمای آلمان دارد؛ فیلم‌هایی که ارتباطی با ایران ندارند و گویی یک فیلم‌ساز آلمانی آنها را ساخته است.


«وقت بلوغ» طبق معمول جرأت و جسارت فیلمساز را در ثبت و ضبط سکون و سکوت به رخ می‌کشد، جایی که زمان برای فیلمساز می‌ایستد و او نظاره‌گر روزمره‌گی تلخ و جانکاهی می‌شود که گویی تا ابد ادامه دارد و فیلمساز با دستی قاهر و ماهر آن را بی‌دخل و تصرف با ما قسمت می‌کند.


فیلم با یک سکانس خارق‌العاده بیست دقیقه‌ای بدون دیالوگ آغاز می‌شود؛ در داخل یک خانه هستیم و با پسربچه‌ای ۹ ساله روبروییم که دیر وقت شب در تختخوابش است و مادرش از راه می‌رسد. در این بیست دقیقه جادویی، بدون رد و بدل شدن حتی یک کلام، فیلم دو شخصیت اصلی‌اش را معرفی می‌کند: پسربچه و مادری که کارگر جنسی است.


فضای سیاه و سفید فیلم و نورپردازی حیرت‌انگیز همه چیز را مهیا می‌کند تا در قاب‌های به‌شدت استیلیزه، با فیلمسازی روبرو باشیم که شبیه هیچ کس دیگری نیست. او دوربینش را بدون حرکت در نقطه‌ای قرار می‌دهد تا شاهد صحنه‌ای باشد که معمولاً طولانی است و در آن اتفاق خاصی هم نمی‌افتد. اما فیلم به طرزی جذاب نه تنها در عرض گسترش می‌یابد- کل داستان طولی فیلم را می‌توان در یکی دو خط خلاصه کرد- بلکه با جادوی فیلمساز، تماشاگر(خاص و نه عام) را به‌راحتی با خود درگیر می‌کند.

درباره هک‌ قوه قضائیه به دست گروه هکری «عدالت علی» چه می‌دانیم؟


 فرزاد صیفی‌کاران

تنها چند روز پس از هک سرورها و وب‌سایت مجلس شورای اسلامی به دست گروه هکری «قیام تا سرنگونی»، که خود را وابسته به سازمان مجاهدین خلق معرفی می‌کند، گروه هکری «عدالت علی» هم از هک سامانه مدیریت قوه قضائیه خبر داد.


عدالت علی گفته در این حمله سایبری بیش از سه میلیون پرونده قضایی از جمله نامه‌ها و اسناد محرمانه دست یافته و آنها را در وب‌سایتی به نام «عدالت ایران» وابسته به همین گروه هکری، منتشر کرده است.


در حالی که پس از هک وب‌سایت و سرورهای مجلس، روابط عمومی مجلس شورای اسلامی این حمله سایبری را رسما تایید کرد، ایسنا به نقل از «یک مقام آگاه قضایی»، که اسمی از او برده نشد، موضوع هک سامانه‌های قوه قضاییه را تکذیب کرد و آن را «خبرسازی کور و سراسیمه جهت تحت تأثیر قرار دادن خبر بازگشت اموال بابک زنجانی» خواند.


گروه عدالت علی در واکنش به تکذیب این مقام آگاه قضایی، عکسی با متن «قدم زدن» در سامانه مدیریت پرونده های قضایی را در حساب کاربری‌شان در ایکس منتشر کرد.


با این حال اسناد منتشر‌شده توسط عدالت علی مورد توجه رسانه‌ها و کاربران در شبکه‌های اجتماعی قرار گرفته است.

​​تفاوت حمله سایبری که این‌بار صورت گرفته با سایر موارد دیگر در ماه‌ها و سال‌های گذشته این است که ظاهرا این گروه هکری به یک بانک داده‌ها در قوه قضاییه دست پیدا کرده به گونه‌ای که بخشی از اطلاعات به دست آمده از این بانک داده را در وب‌سایت عدالت ایران منتقل و دسته‌بندی کرده است. عدالت علی ادعا کرده سه میلیون پرونده قضایی به‌دست‌آمده را به‌تدریج وارد این وب‌سایت خواهد کرد.


در همان حالی که این اسناد مورد توجه افکار عمومی قرار گرفته است، اما انتقادهایی هم به شیوه انتشار این حجم از اطلاعات که مشخصات شهروندان و پرونده‌های قضایی آنها را شامل می‌شود، در پی داشته است. منتقدان معتقدند حریم خصوصی بسیاری از شهروندان با انتشار بدون هدف اطلاعات آنها نقض می‌شود و این اطلاعات ممکن است در آینده به طرق مختلف علیه آنها استفاده شود، زیرا این اطلاعات بدون هیچ محافظتی منتشر و در دسترس عموم قرار گرفته است.


تصویری از سامانه مدیریت قوه قضائیه که عدالت علی منتشر کرده است.


در نتیجه این انتقادها، گروه هکری عدالت علی جمله‌ای در بالای وب‌سایت «عدالت ایران» درج کرد، با این مضمون که «تا حد امکان اسنادی که به حریم خصوصی هم میهنان لطمه می‌زند را منتشر نمی‌کند».


نام گروه هکری عدالت علی اولین بار دو سال پیش و پس از هک دوربین‌های مداربسته زندان اوین سر زبان‌ها افتاد و ویدیوهایی که این گروه هکری منتشر کرد، ابعاد تازه‌‌ای از شرایط نامناسب زندانیان، در این بزرگ‌ترین و امنیتی‌ترین زندان ایران را فاش کرد.


اما سوالی که شاید در حال حاضر نتوان به‌آسانی به آن پاسخ داد، این است که در سال‌های گذشته حملات سایبری به سامانه‌ها و سرورهای نهادهای مختلف جمهوری اسلامی شدت گرفته، چگونه تاکنون اقدامی برای جلوگیری از آن گرفته نشده است؟ بر همین اساس بعضی ناظران معتقدند که بعضی از موارد نه هک و حملات سایبری، بلکه درز اطلاعات است.

وزیر مهاجرت کانادا: درخواست اسحاق قالیباف برای اقامت دائم رد شده است


 اسحاق قالیباف فرزند محمدباقر قالیباف متقاضی اقامت دائم کانادا بوده است


۲ اسفند ۱۴۰۲ - ۲۱ فوریه ۲۰۲۴

مارک میلر، وزیر مهاجرت کانادا، تایید کرده است که درخواست اقامت دائم فرزند محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی، رد شده است.


وزیر مهاجرت کانادا، مارک میلر، امروز - ۲۱ فوریه - در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) نوشت که درخواست اسحاق قالیباف «رد» شده و اضافه کرده که «رژیم ایران در اقدامات تروریستی و نقض حقوق بشر» دست دارد.


همزمان وزارت مهاجرت کانادا در پاسخ به بی‌بی‌سی فارسی گفته بنابر سیاست‌های مبارزه با تروریسم و نقض حقوق‌بشر این کشور، مقام‌های ارشد حکومتی ایران به لحاظ روادید و اجازه ورود به خاک کانادا «غیرقابل پذیرش» محسوب می‌شوند.


وزارت مهاجرت کانادا در پاسخ خود به بی‌بی‌سی فارسی تصریح کرده:‌ «به طور کلی، یک فرد خارجی غیرقابل پذیرش است وقتی عضو خانواده‌اش غیر قابل پذیرش باشد. این یعنی شامل کودکان آنها که به لحاظ قانونی وابسته به والد غیرقابل پذیرش هستند هم خواهد شد.»


وزارت مهاجرت کانادا در پاسخ به ما گفته اگرچه در هر مورد تقاضای ویزا و اقامت، افسران اداره مهاجرت جداگانه موارد را بررسی و تصمیم خواهند گرفت اما چنانچه در نهایت این اداره فرد مورد نظر را «غیرقابل پذیرش» ارزیابی کند، دولت کانادا علاوه بر منع صدور روادید، برای ابطال اقامت دایم و موقت فرد و در نهایت اخراج او از خاک این کشور هم اقدام خواهد کرد.

وزیرمهاجرت کانادا خبر رد شدن تقاضای اقامت دایم فرزند محمدباقر قالیباف را در شبکه ایکس (توییتر سابق) منتشر کرد و علت آن را دخالت داشتن ایران در اقدامات تروریستی و نقض مداوم و هدفمند حقوق‌بشر عنوان کرده است


هفته پیش اردشیر زارع‌زاده، مدیر مرکز بین‌المللی حقوق بشر در کانادا، تصویر چند سند را در ایکس منتشر کرد که نشان می‌دادند رسیدگی به درخواست اقامت اسحاق قالیباف در کانادا طولانی شده و او خواستار بازنگری قضایی شده است.


در جریان هک سرورهای مجلس ایران از سوی یک گروه هکری هم اسنادی در این باره به بیرون درز کرده بود.


یاشار سلطانی، روزنامه‌نگار افشاگری که پیش از این مدارکی دایر بر «تخلفات شهرداری» در زمان آقای قالیباف منتشر کرده بود در گزارشی نوشته بود که بر اساس اسناد هک شده «اسحاق قالیباف برای دریافت ویزای مهاجرتی از دولت کانادا شکایت کرده است.»

محمدباقرقالیباف نزدیک به دو دهه اخیر فرمانده پیشین نیروی هوایی سپاه، فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی و ۱۲ سال هم شهردار تهران بوده و از حدود ۴ سال پیش تاکنون هم رئیس مجلس است

«سیسمونی گیت»
به نوشته آقای سلطانی، «چون بررسی پرونده مهاجرتی اسحاق قالیباف که از سال ۲۰۱۹ در جریان است، به دلیل مسائل امنیتی طولانی شد، او از دولت کانادا شکایت کرد».

مسیح علی‌نژاد، از فعالان سیاسی مخالف حکومت ایران، هم درباره فرزند رئیس مجلس شورای اسلامی نوشته بود که «بر اساس این گزارش ممکن است به زودی ویزای او صادر شود و به این ترتیب یک آقازاده دیگر نیز برای یک زندگی لوکس و آرام در یک کشور آزاد وارد خاک کانادا شود».

خانم علی‌نژاد نوشته است «جمهوری اسلامی، ایران را به چنان روزی انداخته است که حالا فرزندان مقامات ارشد جمهوری اسلامی به هر دری می‌زنند که ویزا و اقامت کشورهای غربی را بگیرند و بسیاری از آنان به لطف پول و امکاناتی که انحصارا در اختیار دارند موفق به این کار می‌شوند».

آقای قالیباف درباره ماجراهای مربوط به درخواست اقامت فرزندش در کانادا تاکنون سکوت کرده و نمایندگان مجلس هم درنطق های پیش از دستور خود وارد موضوع نشده‌اند.

این اولین بار نیست که موضوعی مربوط به خانواده آقای قالیباف جنجالی می‌شود.

فروردین سال گذشته برخی از فعالان رسانه‌ای با انتشار عکس‌هایی در شبکه‌های اجتماعی از سفر همسر، دختر و داماد محمدباقر قالیباف به ترکیه برای «خرید سیسمونی نوزاد» خبر داده بودند.

در این گزارش‌ها اشاره شده بود خانواده آقای قالیباف که از استانبول به تهران برمی‌گشت، هنگام ورود به ایران بار سنگینی به همراه خود داشته‌اند.

در واکنشی به این تصاویر و گزارش‌ها الیاس قالیباف، پسر رئیس مجلس شورای اسلامی با انتشار پیامی در اینستاگرام این سفر را تائید کرده و گفت «این سفر آن هم در این شرایط اقتصادی مردم یقینا اشتباه است‌‌».

محمد باقر قالیباف، رئیس مجلس ایران سپس در اظهاراتی در اوایل اردیبهشت ماه و در نخستین واکنش به ماجرای خرید خانواده‌اش از ترکیه که به «سیسمونی گیت» معروف شد، گفته بود که آنچه درباره این سفر گفته شده، «دروغ‌هایی» بوده که برای «تخریب سیاسی» منتشر شده‌اند.

آقای قالیباف نظامی است و درجه سرتیپی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دارد. او فرمانده پیشین نیروی هوایی سپاه، فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی و ۱۲ سال هم شهردار تهران بوده است.

رئیس دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی آقای قالیباف است که ماه‌های آخر دوره چهارساله خود را سپری می‌کند.


وزیر ارتباطات ایران: ممنوع شدن استفاده از فیلترشکن را از صداوسیما شنیدم


 وزیر ارتباطات ایران گفته است ممنوعیت استفاده از فیلترشکن «به صورت رسمی به ما ابلاغ نشده»


۲ اسفند ۱۴۰۲ - ۲۱ فوریه ۲۰۲۴

یک روز پس از اعلام ممنوع شدن استفاده از فیلترشکن در مصوبه شورای عالی فضای مجازی در ایران، وزیر ارتباطات این کشور گفته «این موضوع به صورت رسمی به ما ابلاغ نشده» است.


عیسی زارع‌پور، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران امروز پس از جلسه هیات دولت ایران به خبرنگاران گفت «جرم بودن استفاده از فیلترشکن‌ها را از صدا و سیما شنیده‌ام» و خطاب به خبرنگارانی که از او سئوالات بیشتری درباره این مصوبه می‌پرسیدند گفت «اجازه بدهید ابلاغ شود ببینیم چیست.»


آقای زارع‌پور گفته است «مرجع تصویب این موضوع شورای عالی فضای مجازی است و دبیر محترم شورا این موضوع را تبیین کرده‌اند.»


محمدامین آقامیری، دبیر شورای‌عالی فضای مجازی و ریاست مرکز ملی فضای مجازی یک روز پیش از این خبر داد که مصوبه این شورا در ممنوعیت استفاده از فیلترشکن به تایید آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر ایران، رسیده است.


در این مصوبه از اصطلاح «پالایش‌شکن» برای اشاره به فیلترشکن استفاده شده است.

خبرگزاری ایسنا از قول آقای آقامیری نقل کرده که «مصوبه مربوط به استفاده از پالایش‌شکن‌ها مخاطب عمومی ندارد و برداشت‌های صورت گرفته در این باره نادرست است.»


بر اساس این گزارش آقای آقامیری گفته است: «مصوبه اخیر شورای عالی فضای مجازی یک سند سیاستی است و مخاطب آن، دستگاه‌های قید شده در ابتدای ابلاغیه هستند.»


در ابتدای این مصوبه آمده است که « وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با همکاری وزارتخانه های امور اقتصادی و دارایی و ارتباطات و فناوری اطلاعات موظف است ظرف مدت یک ماه طرحی را برای ترغیب تولید کنندگان محتوا و کسب و کارهای فعال در سکوهای خارجی به منظور فعالیت آنها صرفاً در سکوهای داخلی آماده کند و برای تصویب در شورای معین ارائه دهد.»


در سطور بعدی مصوبه، «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با همکاری سازمان صدا و سیما، فرماندهی کل انتظامی، وزارت امور اقتصادی و دارایی و قوه قضائیه مکلف به اجرایی سازی و تأمین لوازم» اهداف مصوبه شدند.


جمهوری اسلامی ایران به سانسور گسترده و سرکوب مخالفانش متهم است و همین حالا نیز برخی از شهروندان به دلیل انتشار نظراتشان در شبکه های اجتماعی با احکام حبس رو به رو یا در حال تحمل مجازات زندان هستند.


در این مصوبه تاکید شده که تمامی خدمات دولتی باید از طریق سکوهای داخلی ارائه شود و تبلیغ افراد حقوقی در سکوهای خارجی ممنوع شده است.


شورای عالی فضای مجازی در سال ۱۳۹۰ به فرمان علی خامنه‌ای تاسیس شد. این شورا با ریاست رئیس جمهوری تشکیل می شود و ماموریت آن بر اساس فرمان آیت الله خامنه ای «مواجهه فعال» با فضای مجازی «از حیث سخت افزاری، نرم افزاری و محتوایی» است.


این شورا در مصوبه جدید خود مقرر کرده است که دسترسی به سکوهای پرطرفدار خارجی باید از طریق «پوسته‌های حکمرانی‌پذیر» میسر شود. این موضوع باعث ابراز نگرانی کاربران ایرانی شبکه های اجتماعی شده است.


گروهی از شهروندان ایرانی نگران تلاش حکومت برای ساخت نسخه‌های بدل و ساختگی در ایران مانند اپلیکیشن موسوم به «تلگرام طلایی» این بار برای اینستاگرام و واتس‌اپ شده‌اند که سرور اطلاعات کاربران آن به گفته مسئولان، در داخل ایران و در دسترس حکومت است.


اینستاگرام، محبوب‌ترین شبکه اجتماعی در ایران و پیام‌رسان واتس‌اپ، در پی اعتراضات سراسری سال ۱۴۰۱ فیلتر شدند. این اعتراضات با جان باختن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد آغاز شد و به جنبش «زن، زندگی، آزادی» انجامید.

انتقاد فعالان محیط زیست زندانی از اعمال تبعیض‌ بین افراد دوتابعیتی و شهروندان ایرانی


نیلوفر بیانی و سپیده کاشانی


چهار فعال محیط زیست که شش سال پیش در ارتباط با پرونده موسسه حیات وحش میراث پارسیان بازداشت شدند، در نامه‌ای به رئیس قوه قضائیه ایران به‌شدت از مخالفت با آزادی مشروط‌شان انتقاد کردند.


آنها در این نامه نوشتند: « شش ماه پیش مراد طاهباز، تنها فرد دو تابعیتی و نفر اول پرونده که به ۱۰ سال حبس محکوم شده بود، به گفته مسئولان کشور در اقدامی انسان‌دوستانه و با برخورداری از ارفاقات قانونی خوشبختانه آزاد شد.»


این چهار فعال محیط زیست با انتقاد از دوگانگی برخورد دستگاه قضایی ایران نوشتند: «آیا با یک کاپیتلاسیون قضایی روبرو هستیم؟»


در این نامه آمده است آیا قانونی که ما را محکوم کرده است، «هنگام ارفاق و تخفیف تابعیت دوگانه را برتر می‌داند؟»


هومن جوکار، سپیده کاشانی، نیلوفر بیانی، و طاهر قدیریان امضا کنندگان این نامه‌اند. 

ایران و آمریکا با میانجی‌گری قطر ۲۷ شهریور ماه امسال توافق کرده‌ بودند که پنج ایرانی-آمریکایی زندانی در ایران از جمله مراد طاهباز را با پنج ایرانی «زندانی» در آمریکا مبادله کنند و حدود ۶ میلیارد دلار پول نفت ایران که در بانک‌های کره‌جنوبی به دلیل تحریم‌ها مسدود شده بود، به بانک‌های قطر منتقل شود.


چهار زندانی در نامه خود به غلامحسین محسنی اژه‌ای رئیس قوه قضائیه نوشته‌اند: «تقاضای ما کشیدن خط بطلان بر همه این سوالات است. تقاضای ما اجرای قانون است، آنچنان که برای مراد طاهباز اجرا شد نه چیزی بیشتر.»


بیشتر بخوانید: درباره فعالان محیط زیستی‌ زندانی در ایران چه می‌دانیم؟


دادستان تهران در بهمن ۱۳۹۶ از بازداشت شماری کنشگران محیط زیست به اتهام «جاسوسی» خبر داد.


مراد طاهباز و نیلوفر بیانی به اتهام همکاری با آمریکا به ۱۰ سال حبس محکوم شده‌اند. بر اساس اتهامی مشابه، هومن جوکار و طاهر قدیریان هشت سال و سام رجبی و سپیده کاشانی شش سال حبس گرفته‌اند.


امیرحسین خالقی حمید به اتهام جاسوسی به شش سال و عبدالرضا کوهپایه به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور» به چهار سال زندان محکوم شدند.


یکی از بازداشت‌شدگان در این پرونده کاووس سید امامی، جامعه شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق بود که ساعاتی بعد از انتشار خبر بازداشت آنها، خانواده‌اش به نقل از مقام‌های قضایی اعلام کردند «در زندان خودکشی کرده است.»

کوروش کمپانی؛ وعده‌های فریبنده، مال‌های بر بادرفته


 دفتر اصلی فروشگاه کوروش کمپانی در خیابان فردوس تهران


اطلاعات مقاله

نویسنده,علی رمضانیان

 

در سال‌های اخیر، «مال‌باختگی» به یکی از اصطلاحات رایج در ایران تبدیل شده است.


در این روند مردم از موسسه‌های مالی و بنگاه‌های اقتصادی متضرر شده و بخشی یا کل سرمایه خود را از دست داد‌ه‌اند. تازه‌ترین مورد از این مال‌باختگی، مربوط به شرکت «کوروش کمپانی» است که در بازار تلفن همراه فعال بوده و مالک آن هم از کشور خارج شده است.


کوروش کمپانی توسط یک جوان دهه هفتادی راه‌اندازی شد تا به تعمیر تلفن همراه بپردازد، ولی به نظر می‌رسد بازار داغ گوشی به دلیل سیاست‌های محدود کننده دولت، سبب شده باشد تا این شرکت به فروش تلفن همراه روی بیاورد و برای کسب سود غیرمتعارف دست به اقدامات غیرمعمول بزند.


اما مشکل از آنجایی آغاز شد که شرکت به تعهدات خود برای تحویل گوشی‌های پیش‌فروش شده، عمل نکرد و در نهایت بدهی سنگینی به بارآورد که مال باختگان را به جلوی در شرکت کشاند.


درباره شرکت کوروش کمپانی و موسس آن چه می‌دانیم؟

بر اساس روزنامه رسمی شرکت «کوروش پردازان آی‌سا» که نام تجاری آن «کوروش کمپانی» است، در سال ۱۳۹۹ توسط امیرحسین شریفیان تاسیس شد. بر اساس اسناد روزنامه رسمی ایران، این شرکت برای خرید و فروش تلفن همراه و لوازم الکتریکی، تعمیرات تلفن همراه و لوازم جانبی، واردات و صادرات انواع کالای مرتبط، در محله فردوس در غرب تهران با سرمایه ۵۰ میلیون تومانی ثبت شد. بر اساس همین اطللاعات در بهمن ماه ۱۴۰۲، سرمایه ثبتی شرکت به ۹۵ میلیون تومان افزایش یافت.

قتل کارگر شهرداری در تهران به «تصور اهانت» به تزئینات سالگرد ۲۲ بهمن؛ «نتیجه عمل به دستور آتش به اختیار»


 آذین‌بندی محله ای در شهر تهران در دهه فجر سه سال پیش؛‌ هر سال هزینه هنگفتی صرف آذین‌بندی خیابان‌ها در روزهای سالگرد ۲۲ بهمن می‌شود/ عکس از مهدی آقابابایی، آژانس عکس تهران



قتل یک کارگر شهرداری در حین تمیز کردن خیابانی در تهران در دهه فجر به «تصور» اینکه او در حال «توهین» به آذین‌بندی‌های سالگرد ۲۲ بهمن است، موجی از تاثر و خشم را به همراه داشته است. اتفاقی که به عنوان نمونه‌ای از «تبعات خطرناک» دستور «آتش به اختیار» رهبر جمهوری اسلامی ایران تعبیر شده است.


کاربران شبکه‌های اجتماعی هم در واکنش به این اتفاق، نظراتشان را با هشتگ «پاکبان پل نیایش» منتشر کردند.


رسانه‌های ایران دیروز،‌ شنبه ۲۸ بهمن ماه از بازداشت راننده‌ای که این کارگر شهرداری را از روی پل به وسط بزرگراه نیایش انداخته بود،‌ خبر دادند. پلیس جنایی تهران پس از یک هفته این شخص را از روی پلاک خودرو شناسایی و بازداشت کرد.


این فرد پس از بازداشت گفت که هنگام عبور از این مسیر فکر کرده افرادی دارند پرچم‌های نصب شده به مناسبت دهه فجر را «سرقت می‌کنند یا می‌خواهند به آنها اهانت کنند».


معین خزائلی، کارشناس حقوق و محقق ایرانی مقیم سوئد، قتل این کارگر شهرداری را «نتیجه تزریق و ترویج مستقیم تفکر و فرهنگ «آتش به اختیاری» خواند.

او در واکنش به این خبر در شبکه ایکس نوشت: این «نتیجه عدم رسیدگی به قتل‌هایی است که به ویژه در سال گذشته توسط همین آتش به اختیاران انجام شد و نظام جمهوری اسلامی آنها را تحت عنوان خودکشی معرفی کرد و عاملان این قتل‌ها اکنون آزادانه و بدون هرگونه پاسخگویی به زندگی خود مشغولند.»


این کارشناس مسائل حقوقی می‌گوید که «حتی اگر عامل قتل پاکبان درباره انگیزه‌اش دروغ گفته و صرفا خواسته با بیان این انگیزه خود را از اتهام قتل عمد و مجازات آن رهایی بخشد باز هم نشان از این دارد که جامعه پی برده می‌تواند با چنین انگیزه‌هایی جنایت کند و از مسئولیت آن مبرا شود.»


ماجرا چه بوده است؟

روزنامه همشهری،‌ در شماره روز ۲۳ بهمن خود گزارش داد که یک کارگر شهرداری که به همراه همکارانش در ساعت ۲ بامداد روز جمعه ۲۰ بهمن در حال تمیز کردن مسیر اتوبان نیایش بودند،‌ بوسیله راننده یک خودرو از بالای پل به پایین پرت و کشته شده است.


روزنامه همشهری به نقل از همکاران این کارگر که ۲۰ ساله گزارش شده،‌ نوشت: «ما با پیمانکار شهرداری کار می‌کنیم و شب حادثه مشغول شستن و نظافت دیواره‌های روگذر بودیم. ناگهان یک خودروی پژو پرشیای مشکی مقابل‌مان توقف کرد.»


به گفته آنها راننده این خودرو «بدون هیچ مقدمه» با همکارشان گلاویز شده و او را از بالای پل به پایین انداخت و آنها را هم که قصد دستگیری او را داشتند تهدید کرد که اگر به دنبالش بروند آنها را هم به پایین پرت می‌کند و سوار خودرو می‌شود و محل را ترک می‌کند.


به گفته شاهدان، وقتی آنها به پایین پل و به سراغ همکارشان رفتند دیدند که علاوه بر صدمات ناشی از پرت شدن از پل،‌ چند خودرو عبوری در اتوبان هم او را زیر گرفته بودند.


این کارگر جوان در اثر شدت جراحات جان باخت.


پلیس جنایی تهران در پی گزارش قتل این کارگر دستور بررسی دوربین‌های مدار بسته را صادر کرده و از طریق پلاک خودرو، شخص متهم به قتل را شناسایی و بازداشت کرده است.


به گزارش روزنامه اعتماد،‌ متهم به قتل که در بازداشت پلیس است،‌ پس از دستگیری گفته: « فکر کردم افرادی دارند پرچم‌های نصب شده روی پل را سرقت می‌کنند یا می‌خواهد به آنها اهانت کنند. به پلیس هم زنگ زدم که بررسی کنید. بعد خودم جلو رفتم و درگیر شدم و یکی از آنها را هل دادم که به پایین پرت شد و فوت کرد. اصلا نمی‌دانستم آنها کارگر شهرداری هستند و برای نظافت و درست کردن پرچم‌ها آمده‌اند.»


سابقه «فرمان آتش به اختیار» رهبر جمهوری اسلامی ایران

عبارت «آتش به اختیار» یک عبارت نظامی است اما وقتی علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، در خرداد ماه سال ۱۳۹۶ در دیدار با شماری از دانشجویان به کار برده شد و به قولی «فرمان آتش به اختیار» تعبیر شد،‌ نگرانی‌هایی را برانگیخت.


او در این سخنرانی در انتقاد از فضای فرهنگی در ایران،‌ دانشجویان را «افسران جنگ نرم» توصیف کرد که باید مستقل و «آتش به اختیار» عمل کنند.


او گفته بود: «من به همه‌ی آن هسته‌های فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً می‌گویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و به‌قول میدان جنگ، آتش‌به‌اختیار.»


اما واکنش‌ها به این «فرمان» رهبر جمهوری اسلامی آنقدر بود که سایت او در مطلبی با عنوان «واکاوی فرمان آتش به اختیار» با آوردن مثال‌هایی از سخنان آقایان خامنه‌ای و خمینی بر این مساله تاکید کرد که «پایبندى به نظم و قانون و مسئولیت‌هاى قانونى قوا باید مورد احترام همه باشد.»


در ادامه واکنش‌ها،‌ رهبر جمهوری اسلامی ایران دو ماه بعد در سخنرانی خود در نماز عید فطر در مصلای تهران توضیح داد که «آتش به اختیار به معنای بی‌قانونی، فحاشی و مدیون کردن جریان انقلابی نیست.»


آقای خامنه‌ای تاکید کرده بود که «آتش به اختیار به معنای کار فرهنگی خودجوش و تمیز است.»


اما «نیروهای آتش به اختیار» در ادبیات سیاسی متاخر ایران، مشابه همان عبارت «نیروهای خودسر» هستند،‌ یعنی همان‌ها که، از سوی نهادهای حکومتی به عنوان عاملان انجام طیفی از اقدامات خشونت آمیز و از جمله اقدامات «لباس شخصی‌ها» معرفی شده‌اند.


برخوردهای خشونت آمیز نیروهایی که خود را آتش به اختیار می‌دانند،‌ به ویژه علیه زنانی که حجاب اجباری را کنار گذاشتند،‌ بیشتر شده است و افراد بدون نگرانی از پیگرد قانونی،‌ زنان و دختران بدون حجاب را در ایران،‌ هدف حملات کلامی یا فیزیکی قرار می‌دهند.


سال گذشته همزمان با اوج اعتراضات به حجاب اجباری در ایران مدیر حوزه علمیه تهران هشدار داده بود که نیروهای حامی حکومت ایران علیه زنانی که حجاب اجباری را رعایت نمی‌کنند به اقدام خودسرانه دست خواهند زد.


پیشتر هم بعضی دیگر از چهره‌های تندرو، از جمله امامان جمعه اصفهان و مشهد، تهدیدهای مشابه مطرح کرده بودند.

موسیقی ایران؛ مرغی که در عزا و عروسی جمهوری اسلامی هر بار سرش بریده می‌شود


دولت ایران گفته بود که سند ملی موسیقی، سیاست‌های چندگانه دولت و حاکمیت را تبدیل به سیاست‌های یکنواخت‌تری می‌کند، هرچند بخش بزرگی از جامعه موسیقی ایران امیدی به آن نداشتند


اطلاعات مقاله

نویسنده,فرج بال‌افکن

شغل,بی‌بی‌سی

۲۸ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۷ فوریه ۲۰۲۴

محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران گفته است: «سیاست ما گسترش و ترویج موسیقی نیست.»


او روز پنجشنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۲ در مراسم اختتامیه چهارمین دوره «همایش ملی فقه هنر» گفت: «از یک سو فشار جامعه دینی و از سوی دیگر ذوق و اشتیاق برای عرصه‌های جدید و نو را شاهد هستیم و در مقام حکمرانی باید تعیین تکلیف کنیم.»


آقای اسماعیلی افزود: «در وزارت فرهنگ ما از هر دو طرف تحت فشار عمومی هستیم. علاوه بر فشار جامعه دینی که ما را به رعایت خط قرمز‌های شرع مقدس اسلام الزام می‌کند، از طرف دیگر با ذوق و اشتیاق بالایی در حوزه فرهنگ و هنر برای عرصه‌های جدید مواجه هستیم.»


او که پیشتر از «تصویب» سند ملی موسیقی در شورای‌عالی انقلاب فرهنگی خبر داده بود این بار از «تنظیم» آن سخن گفت. برخی بر این باورند که این شورا به ریاست ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری ایران، ضمن صرف‌نظر از ابلاغ مصوبه مورخ ۲۸ آذر «سند ملی موسیقی»، آن را از فهرست مصوبات آن شورا نیز خارج کرده است.


آقای اسماعیلی همچنین اذعان کرد که در ۴۵ سال گذشته در هیچ سند بالادستی جمهوری اسلامی ایران، درباره موسیقی صحبت نشده است.

درباره اسناد هک‌شده مجلس شورای اسلامی ایران چه می‌دانیم؟


 

روابط عمومی مجلس هم در روز ۲۴ بهمن اختلال در برخی از سامانه‌های داخلی مجلس از جمله بخش‌های مربوط به تردد و سیستم‌های رایانه‌ای و اینترنت را تایید کرد


در تاریخ ۲۴ بهمن ۱۴۰۲ و همزمان با چهلمین و پنجمین سالگرد انقلاب اسلامی ایران، گروه هکری «قیام تا سرنگونی»، منسوب به سازمان مجاهدین خلق از هک شدن سایت و سامانه‌های داخلی مجلس شورای اسلامی خبر داد.


این گروه تصاویر مسعود رجوی و مریم رجوی، رهبران پیشین و فعلی سازمان مجاهدین، را روی سایت مجلس به نام «خانه ملت» قرار داد و اسناد مختلف، از نامه‌های محرمانه گرفته تا فیش حقوقی نمایندگان مجلس، را در کانال تلگرام «قیام تا سرنگونی» منتشر کرد.


روابط عمومی مجلس ایران در همین روز اختلال در برخی از سامانه‌های داخلی مجلس، از جمله بخش‌های مربوط به تردد و سامانه‌های رایانه‌ای و اینترنت را تایید کرد.


در پی همین موضوع، مجلس تصمیم گرفت جلسات رأی‌گیری را تا اطلاع‌ ثانوی با نشستن و برخاستن (قیام و قعود) نمایندگان برگزار کند.


یک روز بعد از هک شدن وب‌سایت خانه ملت، روابط عمومی مجلس اعلام کرد روزنامه‌نگاران و خبرنگاران هم اجازه ورود به صحن مجلس ندارند. اما اشاره‌ نکرد این محدودیت تا چه زمانی ادامه خواهد داشت.

«کیک محبوب من» در جشنواره برلین؛ عشق پیرانه‌سر یک زن در جامعه بسته ایران

 

محمد عبدی

منتقد فیلم، در محل برگزاری جشنواره

«کیک محبوب من»، ساخته بهتاش صناعی‌ها و مریم مقدم، که روز جمعه شانزدهم فوریه (۲۷ بهمن) برای اولین بار در جشنواره برلین به نمایش درآمد، طلیعه دیگری است از سینمای زیرزمینی با قدرت پاگرفته سینمای ایران که به همه محدودیت‌های چهل و‌چند‌ساله جمهوری اسلامی نه می‌گوید و چهره‌ای تازه‌ از سینمای ایران- و مردم و اجتماع آن- را با تماشاگر قسمت می‌کند.


فیلم بدون رعایت حجاب اجباری ساخته شده و در طول آن شخصیت‌های فیلم به شکل معمول و عادی در تهران امروز زندگی می‌کنند؛ زندگی‌ای که نمایش آن بر روی پرده‌های سینمای کشور ممنوع است، اما هر شهروند عادی‌ روزمره با آن برخورد می‌کند: زن و مرد به هم دست می‌زنند، یکدیگر را در آغوش می‌گیرند و در لحظات خوشی شرابی را هم با هم قسمت می‌کنند.


نمایش این صحنه‌ها هرچند چهار دهه تابو محسوب می‌شد، اما «کیک محبوب من» - در کنار فیلم‌هایی چون «منطقه بحرانی» ساخته علی احمدزاده و «من، مریم، بچه‌ها و ۲۶ نفر دیگر» ساخته فرشاد هاشمی- با نمایش این صحنه‌های عادی و روزمره، «نه» محکمی به سانسور جمهوری اسلامی و سینمای رسمی آن می‌گوید (که این روزها جشنواره فجرش هم به نمایشی مضحک از سینمای حکومتی و ارگان‌های نظامی-امنیتی بدل شده)، و راه خودش را در میان بیم و امید دنبال می‌کند و به‌رغم تهدید مسئولان حکومتی، در جشنواره‌های جهانی خودی نشان می‌دهد و اغلب تحسین می‌شود، گیرم که سازندگان آنها- از جمله صناعی‌ها و مقدم، کارگردانان این فیلم- با محدودیت‌های امنیتی روبرو شوند و صندلی‌شان در جشنواره برلین خالی بماند چرا که جمهوری اسلامی به آنها اجازه خروج نمی‌دهد.


فیلم، اما، در ادامه «احتمال باران اسیدی» و «قصیده گاو سفید» سند دیگری است از زمانه که بدون پناه بردن به پیچیدگی‌های تکنیکی و روایتی، با سادگی تمام داستان راحت و دو خطی‌اش- را که در عرض گسترش می‌یابد و نه طول- روایت می‌کند؛ حکایت یک زن هفتاد ساله که سال‌هاست تنهاست و با هیچ مردی ارتباط ندارد و تصمیم می‌گیرد یک رابطه عاشقانه را تجربه کند. خودش پا پیش می‌گذارد و به دنبال مردی می‌رود که در یک رستوران دیده و منتظر او می‌ماند تا تنهایی‌شان را هم با هم قسمت کنند.


فیلم روایت لحظه‌های مختلفی است از این آشنایی که رفته‌رفته شکل عشق به خود می‌گیرد. روایت زنی در این سن‌و‌سال به عنوان شخصیت اصلی- و در واقع روایت داستان از زاویه دید او- جسارتی است که فیلمسازان به خرج می‌دهند و خیلی زود در همراه کردن تماشاگر موفق می‌شوند.

دادستان کل کشور خواهان تشکیل شعب اختصاصی قضایی برای رسیدگی به سقط جنین شد

محمد موحدی آزاد، دادستان کل ایران، با صدور بخشنامه‌ای خواهان برخورد قاطع با «مراکز غیرمجاز سقط جنین و شبکه‌های مجرمانه» در این حوزه شد.


او روز شنبه ۲۸ بهمن از دادستان‌های مراکز استان‌ها خواست در شهرستان‌هایی که بیشترین سقط جنین در آن‌ها گزارش شده، شعبه اختصاصی و ویژه در این زمینه تشکیل دهند.


موحدی آزاد همچنین خواهان ابطال پروانه فعالیت پزشکان فراهم‌کننده وسایل سقط جنین و جلوگیری از ادامه فعالیت اماکن و مراکزی شد که به گفته او در آن‌ها این کار محرز شده است.


پیش از این و در هشتم بهمن ابراهیم رئیسی با اعتراض به پایان خودخواسته بارداری زنان، خواستار مقابله جدی با سقط جنین به عنوان «پدیده زشت» از طریق تعالیم دینی و ساخت تولیدات هنری شده بود.


رئیسی همچنین از دستگاه‌های دولتی خواسته بود امکانات و ظرفیت خود را برای افزایش جمعیت به کار بگیرند.


او پیش از آن و در اواخر مهر امسال هم مساله برخورد با پایان خودخواسته بارداری را یکی از اولویت‌های اساسی کشور خوانده بود.


روز ۲۸ دی ۱۴۰۲ گزارشی درباره صدور کیفرخواست برای یک پزشک متخصص در یزد به دلیل «فراهم ساختن وسایل سقط جنین» منتشر شد.


دادستانی در این کیفرخواست، خواهان لغو مجوز فعالیت این پزشک از دادگاه شده بود.


بر اساس این گزارش، در بازرسی از مطب این پزشک متخصص ۱۱ قرص میزوپروستول کشف شد.


موحدی آزاد در بخشنامه جدیدش یادآور شد هرگونه خرید، فروش و پخش داروهای رایج در پایان خودخواسته بارداری، خارج از سامانه ردیابی و رهگیری فراورده‌های دارویی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی یا نگهداری و حمل آن بدون نسخه پزشک جرم محسوب می‌شود و مستلزم مجازات قانونی است.


او گفت در برخورد با این موارد باید قاطع بود و دادستان‌های مراکز استان‌ها تدابیر قانونی و بازدارنده را با فوریت به کار بگیرند.


دادستان کل ایران صدور این بخشنامه را اجرای قانون «حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» دانست.


این قانون با وجود هشدارهای سازمان ملل متحد و سازمان‌های حقوق بشری، در آذر سال ۱۴۰۰ از سوی ابراهیم رئیسی ابلاغ شد و موانع بسیاری برای پایان خودخواسته بارداری از سوی پزشکان و مراکز درمانی ایجاد کرد.


در یک سال گذشته همچنین دولت با حذف غربالگری و ثبت اطلاعات زنان باردار کوشیده تا از پایان خودخواسته بارداری بیش از پیش نظارت و از آن جلوگیری کند.


اواخر خرداد سال گذشته صابر جباری، رییس اداره جوانی جمعیت وزارت بهداشت از ممنوعیت‌های جدید در حوزه غربالگری جنین خبر داده و گفته بود مادران باردار کمتر از ۳۵ سال که سابقه تولد فرزند دارای مشکلات ژنتیکی و سندروم داون ندارند، نیازی به غربالگری ندارند.


با این دستورالعمل، از آن زمان تاکنون بیمه‌های درمانی هزینه‌های غربالگری جنین را برای بخش عمده زنان باردار در کشور نمی‌پذیرد.


فعالان حقوق زنان در سال‌های گذشته به تاثیر قانون‌های جمهوری اسلامی در این زمینه بر کاهش اشتغال زنان، افزایش کودک‌همسری و تولد کودکان نارس اشاره کردند.


ممنوعیت پایان خودخواسته بارداری در ایران باعث شده زنان برای پایان دادن به حاملگی خود، راهی مراکز زیرزمینی و اغلب غیربهداشتی شوند.


سقط غیربهداشتی تاکنون موجب مرگ زنان بسیاری شده و گاهی عوارضی را تا پایان عمر برای آن‌ها به همراه داشته است.


صالح قاسمی، دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت در ایران شهریور ۱۴۰۱ خبر داد که با توجه به آمارهای موجود، ۹۵ درصد سقط‌‌های جنین در کشور «به صورت غیرقانونی» انجام می‌شوند.


به گفته قاسمی، تنها سه درصد سقط‌ها در ایران قانونی است و دو درصدشان هم ناخواسته و خود‌به‌خودی اتفاق می‌افتند.
 

۷ دقیقه تشویق جشنواره برلین برای فیلمی که تصویر واقعی زنان ایرانی را نمایش داد


فیلم «کیک محبوب من» درحالی اولین نمایش خود را روز جمعه در جشنواره برلین پشت سر گذاشت که با هفت دقیقه تشویق ایستاده تماشاگران مواجه شد. بهتاش صناعی‌ها و مریم مقدم، دو کارگردان ممنوع‌الخروج شده این فیلم در پیامی، اثرشان را به «زنان باشرف و آزاده» ایران تقدیم کردند.


دومین روز از هفتادوچهارمین جشنواره فیلم برلین ۲۷ بهمن با نمایش فیلم کیک محبوب من برگزار شد.


ویدیوهای منتشر شده از این رویداد نشان می‌دهند که تماشاگران پس از پایان فیلم هفت دقیقه ایستاده آن را تشویق کردند.


شماری از کاربران رسانه‌های اجتماعی با انتشار بخش‌های کوتاهی از کیک محبوب من که در آن زنان بدون حجاب اجباری حضور دارند نمایش تصاویری از زندگی عادی ایرانیان مانند لمس بدن زن و مرد و دست دادن و بغل کردنشان، نوشیدن شراب و حضور زنان در خانه بدون روسری را در این فیلم سینمایی ستودند.


کاربری با اشاره به صحنه‌ای از فیلم که چند زن بدون بر سر داشتن روسری دور میز صبحانه در خانه نشسته‌اند، آن را تصویری «غریب و در عین‌حال آشنا» توصیف کرد. 

رشد جمعیت در ایران با کاهش کیفیت زندگی، به صفر نزدیک شد


 روزنامه دنیای اقتصاد با بررسی شرایط اقتصادی و ارتباط آن با افزایش جمعیت و نرخ باروری نوشت که سقوط کیفیت زندگی به قعر جدول جهانی، رشد جمعیت در ایران را به شش دهم درصد رسانده است.


این روزنامه در شماره روز پنجشنبه ۲۶ بهمن، نوشت که نرخ رشد جمعیت در ایران در سال۱۴۰۱ به ۰.۶ درصد و نرخ باروری نیز به ۱.۶۶ واحد رسید.


این روزنامه تاکید کرد که نرخ باروری در سال۱۳۵۹ بیش از ۶.۴ درصد و میانگین رشد جمعیت سالانه بین سال‌های ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۵ برابر با ۳.۹۱ درصد بوده است.


در این گزارش تاکید شد که وام فرزندآوری، قرعه‌کشی خودرو، یارانه دادن و افزایش مبلغ وام ازدواج از سوی دولت برای بهبود وضعیت فرزند آوری نیز راه به جایی نبرده است.


به نوشته دنیای اقتصاد، «شاخص کیفیت زندگی» که به سنجش وضعیت کیفی زندگی افراد در حوزه‌هایی مختلف می‌پردازد، رتبه ایران را در سال۲۰۲۳ میلادی در رتبه ۸۰ در میان ۸۴ کشور مورد بررسی اعلام کرده و طبیعی است که در چنین شرایطی، خانوارها گرایشی به داشتن فرزندان متعدد نداشته باشند.


بر اساس این گزارش، شرایط اقتصادی همچنین تاثیر منفی در آمار ازدواج و طلاق نیز گذاشته است.


در همین ارتباط، روزنامه «اعتماد» در اردیهشت سال جاری در گزارشی با بررسی آمار تجمیعی رخدادهای «طلاق، ازدواج و ولادت» طی ۱۴ سال گذشته، سهم مولفه‌های اقتصادی را در نوسانات آماری در این حوزه پررنگ‌تر از گذشته اعلام کرده بود.


گزارش اعتماد نشان می‌داد که بر اساس آمار منتشر شده در سال ۱۳۸۷، بیش از ۱۱۰ هزار طلاق، بیش از ۸۸۱ هزار ازدواج و بیش از ۱میلیون و ۳۰۰ هزار فقره ولادت ثبت شده بود که این آمار در پاییز ۱۴۰۱ به ۱۴۶ هزار طلاق، ۳۹۱ هزار مورد ازدواج و ۸۱۰ هزار تولد کاهش پیدا کرد.


مرور آمارهای اقتصادی نشان می‌دهد که در دوره مورد اشاره روزنامه اعتماد، در سال ۱۳۸۷ شاخص فلاکت بیش از ۳۵ درصد، نرخ بیکاری ۱۰.۵ درصد و نرخ تورم ۲۵.۴ درصد بوده که این آمار در پاییز سال ۱۴۰۱ به تورم ۴۴ درصدی، بیکاری ۸ درصدی و شاخص فلاکت ۵۲ درصدی رسیده است.


شماری از کارشناسان بر این باور هستند که در حال حاضر شاخص فلاکت به بیش از ۶۰ درصد رسیده و کاهش نرخ بیکاری نه به واسطه ایجاد شغل توسط دولت بلکه به دلیل کاهش نرخ مشارکت متاثر از ناامیدی از یافتن شغل و فاقد جذابیت بودن دستمزد بوده است.

جوانرود؛ بازداشت محمد یوسفی به دلیل ابراز شادی پس از باخت ایران به قطر


محمد یوسفی، کودک ١٧ اهل شهر جوانرود، از ٩ روز قبل، به دلیل آنچه "ابراز خوشحالی پس از باخت تیم فوتبال منتخب ایران" عنوان شده، بازداشت شده و کماکان خبری از وی در دسترس نیست.


بر اساس گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، روز چهارشنبه ١٨ بهمن ماه ١٤٠٢ (٧ فوریه ٢٠٢٤)، محمد یوسفی، کودک اهل جوانرود توسط نیروهای امنیتی در این شهر بازداشت شده است.


به گفته یک منبع مطلع، محمد یوسفی، اندکی پس از مسابقه فوتبال تیم منتخب ایران و تیم قطر، در میان جمعیتی که به ابراز خوشحالی می‌پرداختند، بازداشت شده بود.


در مدت ٩ روز اخیر، هیچ اطلاعی از مکان و شرایط نگهداری این کودک‌ بازداشت‌شده در دسترس نیست و تلاش خانواده او برای حصول اطمینان از سلامتش، بی‌نتیجه مانده است.


هه‌نگاو مطلع شده است که چندین کودک دیگر هم‌زمان با محمد یوسفی بازداشت شده‌اند که تاکنون هویت آنها احراز نشده است


تیم ملی فوتبال جمهوری اسلامی ایران، روز چهارشنبه ۱۸ بهمن، در مرحله نیمه نهایی جام ملت‌های آسیا در ورزشگاه "الثمامه"، با نتیجه سه بر دو مقابل تیم ملی فوتبال قطر شکست خورد و از راهیابی به فینال ناکام ماند.


قابل ذکر است که، در شماری از شهرهای کُردستان از جمله جوانرود، سنندج و دیواندره مردم پس از باخت تیم فوتبال ایران به خیابان‌ها آمده و ابراز خوشحالی کردند. 

گچساران؛ جان باختن کودک کار دستفروش بر اثر تصادف


خبرگزاری هرانا – روز دوشنبه بیست و سوم بهمن ماه، یک حادثه تصادف دلخراش در شهرستان گچساران به وقوع پیوست که منجر به جان باختن میلاد اربنی، کودک کار دستفروش شد.


به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز دوشنبه بیست و سوم بهمن ۱۴۰۲، میلاد اربنی، نوجوان ساکن گچساران، حین انجام کار دستفروشی در این شهرستان به دلیل تصادف جان خود را از دست داد.


این حادثه ناگوار، که در یکی از خیابان‌های اصلی شهر رخ داد، نشان‌دهنده خطراتی است که کودکان کار و دستفروش، به خصوص در مکان‌های پرتردد، با آن روبرو هستند.

وجود کودکان کار در خیابان‌ها و معابر عمومی، همواره موضوعی است که باید به آن توجه ویژه‌ای شود.


این رویداد تلخ بار دیگر زنگ خطری است برای نهادهای مسئول به منظور توجه بیشتر به حقوق کودکان و ایجاد شرایطی امن برای آنها، تا از تکرار چنین حوادث دلخراشی در آینده جلوگیری شود. همچنین، لزوم برخورد جدی با عوامل بهره‌کشی از کودکان و اتخاذ تدابیر اساسی برای حمایت از آنها در برابر خطرات احتمالی، بیش از پیش احساس می‌شود.

خواهر محمود مهرابی: برادرم را برای فعالیت مجازی به اعدام محکوم کردند

 خواهر محمود مهرابی: برادرم را برای فعالیت در فضای مجازی به اعدام محکوم کردند خواهر محمود مهرابی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام با انتشار ویدی...