شخصیت اصلی فیلم وقت بلوغ شهیدثالث، کودکی است که در برابر جهان بزرگسالان در حال خرد شدن است
اطلاعات مقاله
نویسنده,محمد عبدی
نمایش نسخه تازه ترمیم شدهای از فیلم «وقت بلوغ» از ساختههای سهراب شهید ثالث در آلمان (۱۹۷۶) در بخش کلاسیکهای جشنواره برلین، پرده تازهای را درباره این فیلمساز فقید میگشاید؛ فیلمی کمتردیده و ستایششده که میتوان آن را بهترین ساخته شهید ثالث و مادر بسیاری از فیلمهای پس از آن- از جمله آثار عباس کیارستمی- دانست.
سهراب شهید ثالث از تحسینشدهترین فیلمسازان تاریخ سینمای ایران است که با فیلمهایی چون طبیعت بیجان و یک اتفاق ساده ستایش میشود، اما این فیلمساز، که پیش از انقلاب به آلمان مهاجرت کرد، کارنامه قطوری هم در سینمای آلمان دارد؛ فیلمهایی که ارتباطی با ایران ندارند و گویی یک فیلمساز آلمانی آنها را ساخته است.
«وقت بلوغ» طبق معمول جرأت و جسارت فیلمساز را در ثبت و ضبط سکون و سکوت به رخ میکشد، جایی که زمان برای فیلمساز میایستد و او نظارهگر روزمرهگی تلخ و جانکاهی میشود که گویی تا ابد ادامه دارد و فیلمساز با دستی قاهر و ماهر آن را بیدخل و تصرف با ما قسمت میکند.
فیلم با یک سکانس خارقالعاده بیست دقیقهای بدون دیالوگ آغاز میشود؛ در داخل یک خانه هستیم و با پسربچهای ۹ ساله روبروییم که دیر وقت شب در تختخوابش است و مادرش از راه میرسد. در این بیست دقیقه جادویی، بدون رد و بدل شدن حتی یک کلام، فیلم دو شخصیت اصلیاش را معرفی میکند: پسربچه و مادری که کارگر جنسی است.
فضای سیاه و سفید فیلم و نورپردازی حیرتانگیز همه چیز را مهیا میکند تا در قابهای بهشدت استیلیزه، با فیلمسازی روبرو باشیم که شبیه هیچ کس دیگری نیست. او دوربینش را بدون حرکت در نقطهای قرار میدهد تا شاهد صحنهای باشد که معمولاً طولانی است و در آن اتفاق خاصی هم نمیافتد. اما فیلم به طرزی جذاب نه تنها در عرض گسترش مییابد- کل داستان طولی فیلم را میتوان در یکی دو خط خلاصه کرد- بلکه با جادوی فیلمساز، تماشاگر(خاص و نه عام) را بهراحتی با خود درگیر میکند.