آذینبندی محله ای در شهر تهران در دهه فجر سه سال پیش؛ هر سال هزینه هنگفتی صرف آذینبندی خیابانها در روزهای سالگرد ۲۲ بهمن میشود/ عکس از مهدی آقابابایی، آژانس عکس تهران
قتل یک کارگر شهرداری در حین تمیز کردن خیابانی در تهران در دهه فجر به «تصور» اینکه او در حال «توهین» به آذینبندیهای سالگرد ۲۲ بهمن است، موجی از تاثر و خشم را به همراه داشته است. اتفاقی که به عنوان نمونهای از «تبعات خطرناک» دستور «آتش به اختیار» رهبر جمهوری اسلامی ایران تعبیر شده است.
کاربران شبکههای اجتماعی هم در واکنش به این اتفاق، نظراتشان را با هشتگ «پاکبان پل نیایش» منتشر کردند.
رسانههای ایران دیروز، شنبه ۲۸ بهمن ماه از بازداشت رانندهای که این کارگر شهرداری را از روی پل به وسط بزرگراه نیایش انداخته بود، خبر دادند. پلیس جنایی تهران پس از یک هفته این شخص را از روی پلاک خودرو شناسایی و بازداشت کرد.
این فرد پس از بازداشت گفت که هنگام عبور از این مسیر فکر کرده افرادی دارند پرچمهای نصب شده به مناسبت دهه فجر را «سرقت میکنند یا میخواهند به آنها اهانت کنند».
معین خزائلی، کارشناس حقوق و محقق ایرانی مقیم سوئد، قتل این کارگر شهرداری را «نتیجه تزریق و ترویج مستقیم تفکر و فرهنگ «آتش به اختیاری» خواند.
او در واکنش به این خبر در شبکه ایکس نوشت: این «نتیجه عدم رسیدگی به قتلهایی است که به ویژه در سال گذشته توسط همین آتش به اختیاران انجام شد و نظام جمهوری اسلامی آنها را تحت عنوان خودکشی معرفی کرد و عاملان این قتلها اکنون آزادانه و بدون هرگونه پاسخگویی به زندگی خود مشغولند.»
این کارشناس مسائل حقوقی میگوید که «حتی اگر عامل قتل پاکبان درباره انگیزهاش دروغ گفته و صرفا خواسته با بیان این انگیزه خود را از اتهام قتل عمد و مجازات آن رهایی بخشد باز هم نشان از این دارد که جامعه پی برده میتواند با چنین انگیزههایی جنایت کند و از مسئولیت آن مبرا شود.»
ماجرا چه بوده است؟
روزنامه همشهری، در شماره روز ۲۳ بهمن خود گزارش داد که یک کارگر شهرداری که به همراه همکارانش در ساعت ۲ بامداد روز جمعه ۲۰ بهمن در حال تمیز کردن مسیر اتوبان نیایش بودند، بوسیله راننده یک خودرو از بالای پل به پایین پرت و کشته شده است.
روزنامه همشهری به نقل از همکاران این کارگر که ۲۰ ساله گزارش شده، نوشت: «ما با پیمانکار شهرداری کار میکنیم و شب حادثه مشغول شستن و نظافت دیوارههای روگذر بودیم. ناگهان یک خودروی پژو پرشیای مشکی مقابلمان توقف کرد.»
به گفته آنها راننده این خودرو «بدون هیچ مقدمه» با همکارشان گلاویز شده و او را از بالای پل به پایین انداخت و آنها را هم که قصد دستگیری او را داشتند تهدید کرد که اگر به دنبالش بروند آنها را هم به پایین پرت میکند و سوار خودرو میشود و محل را ترک میکند.
به گفته شاهدان، وقتی آنها به پایین پل و به سراغ همکارشان رفتند دیدند که علاوه بر صدمات ناشی از پرت شدن از پل، چند خودرو عبوری در اتوبان هم او را زیر گرفته بودند.
این کارگر جوان در اثر شدت جراحات جان باخت.
پلیس جنایی تهران در پی گزارش قتل این کارگر دستور بررسی دوربینهای مدار بسته را صادر کرده و از طریق پلاک خودرو، شخص متهم به قتل را شناسایی و بازداشت کرده است.
به گزارش روزنامه اعتماد، متهم به قتل که در بازداشت پلیس است، پس از دستگیری گفته: « فکر کردم افرادی دارند پرچمهای نصب شده روی پل را سرقت میکنند یا میخواهد به آنها اهانت کنند. به پلیس هم زنگ زدم که بررسی کنید. بعد خودم جلو رفتم و درگیر شدم و یکی از آنها را هل دادم که به پایین پرت شد و فوت کرد. اصلا نمیدانستم آنها کارگر شهرداری هستند و برای نظافت و درست کردن پرچمها آمدهاند.»
سابقه «فرمان آتش به اختیار» رهبر جمهوری اسلامی ایران
عبارت «آتش به اختیار» یک عبارت نظامی است اما وقتی علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، در خرداد ماه سال ۱۳۹۶ در دیدار با شماری از دانشجویان به کار برده شد و به قولی «فرمان آتش به اختیار» تعبیر شد، نگرانیهایی را برانگیخت.
او در این سخنرانی در انتقاد از فضای فرهنگی در ایران، دانشجویان را «افسران جنگ نرم» توصیف کرد که باید مستقل و «آتش به اختیار» عمل کنند.
او گفته بود: «من به همهی آن هستههای فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً میگویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و بهقول میدان جنگ، آتشبهاختیار.»
اما واکنشها به این «فرمان» رهبر جمهوری اسلامی آنقدر بود که سایت او در مطلبی با عنوان «واکاوی فرمان آتش به اختیار» با آوردن مثالهایی از سخنان آقایان خامنهای و خمینی بر این مساله تاکید کرد که «پایبندى به نظم و قانون و مسئولیتهاى قانونى قوا باید مورد احترام همه باشد.»
در ادامه واکنشها، رهبر جمهوری اسلامی ایران دو ماه بعد در سخنرانی خود در نماز عید فطر در مصلای تهران توضیح داد که «آتش به اختیار به معنای بیقانونی، فحاشی و مدیون کردن جریان انقلابی نیست.»
آقای خامنهای تاکید کرده بود که «آتش به اختیار به معنای کار فرهنگی خودجوش و تمیز است.»
اما «نیروهای آتش به اختیار» در ادبیات سیاسی متاخر ایران، مشابه همان عبارت «نیروهای خودسر» هستند، یعنی همانها که، از سوی نهادهای حکومتی به عنوان عاملان انجام طیفی از اقدامات خشونت آمیز و از جمله اقدامات «لباس شخصیها» معرفی شدهاند.
برخوردهای خشونت آمیز نیروهایی که خود را آتش به اختیار میدانند، به ویژه علیه زنانی که حجاب اجباری را کنار گذاشتند، بیشتر شده است و افراد بدون نگرانی از پیگرد قانونی، زنان و دختران بدون حجاب را در ایران، هدف حملات کلامی یا فیزیکی قرار میدهند.
سال گذشته همزمان با اوج اعتراضات به حجاب اجباری در ایران مدیر حوزه علمیه تهران هشدار داده بود که نیروهای حامی حکومت ایران علیه زنانی که حجاب اجباری را رعایت نمیکنند به اقدام خودسرانه دست خواهند زد.
پیشتر هم بعضی دیگر از چهرههای تندرو، از جمله امامان جمعه اصفهان و مشهد، تهدیدهای مشابه مطرح کرده بودند.