یازدهم اسفندماه انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری برگزار میشود اما نظرسنجیها نشان میدهد که مردم تمایلی برای شرکت در انتخابات ندارند.
اطلاعات مقاله
نویسنده,فرنوش امیرشاهی
انگار هر چقدر که در و دیوار شهر از تبلیغات نامزدهای انتخابات و پیامهای دعوت به مشارکت پرتر میشود، چیزی به چشم رهگذران نمیآید.
نتایج آخرین نظرسنجی رادیو تلویزیون حکومتی ایران، یک ماه قبل از برگزاری انتخابات نشان داد که ۵۲ درصد شرکتکنندگان از برگزاری دو انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری بیخبر بودند.
گزارهای که نشان میدهد انتخابات برای بیش از نیمی از مردم ایران مساله نیست.
نظرسنجیهای رسمی مربوط به میزان تمایل مردم به رای دادن در ایران محرمانهاند و منتشر نمیشوند. در آخرین نظرسنجی که وبسایت خبرآنلاین به نقل از «یک مرکز دولتی» منتشر کرده بود، میزان مشارکت در دو انتخابات ۱۱ اسفند ماه، در کل کشور ۳۰ درصد و در شهر تهران؛ پایتخت ایران؛ ۱۵ درصد تخمین زده شده بود.
این رسانه هشتم بهمن ماه این نظرسنجی را از وبسایتش حذف کرد و توضیح داد که «در تماسی تلفنی از ما خواسته شده خبر را از خروجی خود حذف کنیم.»
در این تماس از سوی نهادهای امنیتی به آنها گفته شده بود: «انتشار هرگونه نظرسنجی درباره انتخابات خلاف مصوبه است.» معلوم نیست استناد آنها کدام مصوبه و ابلاغیه بوده است.
حکومت نگران است طرفداران همیشگیاش که رایدهندگان همیشگیاند به صف منتقدان پیوسته باشند.
چه چیزی مردم را به انتخابات بیاعتنا کرده است؟
این اولین انتخابات بعد از اعتراضهای سراسری جنبش «زن زندگی آزادی» است. به نوعی اولین آزمون مشروعیت برای نظام جمهوری اسلامی ایران.
حکومت جنبش معروف به «مهسا» را سرکوبی خونین کرد. سازمان حقوق بشر ایران مستقر در نروژ توانسته هویت ۵۳۷ تن از کشتهشدگان از جمله دستکم ۶۸ کودک، را ثبت کند. به چشمان و سایر اعضای بدن صدها معترض شلیک شد، هزاران نفر زندانی شدند و حکم اعدام دستکم ۸ نفر از معترضان اجرا شده است.
مصطفی تاجزاده، فعال سیاسی اصلاحطلب که در زندان است، در پیامی نوشت که «رهبر جمهوری اسلامی چشم خود را بر واقعیات فاجعهبار ایران بسته و فریاد اعتراض میلیونها ایرانی را نمیشنود.»
بعد از این اعتراضها، فضای سیاسی و اجتماعی بستهتر شد. در یک نمونه با اینکه گشتهای ارشاد وابسته به پلیس امنیت اخلاقی برای برخورد با زنانی که از نظر آنها بیحجابند به ظاهر جمع شده، اما نهادهای مختلف دولتی و حکومتی، گروههایی برای مقابله با زنانی که پوشش مورد تایید حکومت را ندارند، تشکیل دادهاند. مثل راهاندازی ستادهای امر به معروف و نهی از منکر در ادارههای دولتی و دانشگاهها، و مستقر کردن افرادی به نام «حجاببان» در ایستگاههای متروی بعضی شهرها تا به این زنان اجازه ندهند از خدمات قطار شهری استفاده کنند.
به موازات این انسداد داخلی، وضعیت اقتصادی روز به روز بدتر میشود و سفرههای مردم خالیتر.
بانک مرکزی ایران، بعد از شش ماه توقف اعلام آمار نرخ تورم، این نرخ در آخرین ماه پاییز را ۵۵.۹ درصد اعلام کرد.
دولت در وعدههای اقتصادیاش ناکام بوده و سیاستهای خارجی حکومت، شوکهای اقتصادی پی در پی به اقتصاد نحیف ایران وارد کرده است. شرایطی که نارضایتی و ناامیدی مردم را بیشتر کرده است.